Kat Connor رابطه ای بسیار صمیمی و دوستانه به مادر خود یعنی Eve دارد. آنها همیشه با یکدیگر درباره ی مسائل مختلف صحبت می کنند و هیچ چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنند و این مادر و دختر بهترین دوستان هم هستند. Kat هگز نمی توانست تصور کند که اتفاقی برای مادرش بیفتد، اما یک روز Kat که منتشر تماس مادرش است هرگز آن تماس را دریافت نمی کند و می فهمد که بدترین کابوس او حقیقت پیدا کرده و مادرش ناپدید شده است. از آن به بعد زندگی Kat کاملا برعکس می شود و او برای پیدا کردن مادرش دست به هر کاری می زند. Kat در راه جستجو برای مادرش چیز هایی را کشف می کند که زندگی اش را برای همیشه تغییر خواهد داد…
وقتی زامبیها شهر سانفرانسیسکو را تسخیر میکنند، یک گروه ناامید با قفل کردن خود در زندان آلکاتراز، جان سالم به در میبرند. اما وقتی زامبیها به جزیرهی آلکاتراز حمله میکنند، قهرمانانمان مجبورند به مرز مرکزی که توسط زامبیها تسخیر شده است بازگردند...
در 27 آوریل 1813، نیروهای آمریکایی بریتانیایی ها را در یورک (تورنتو کنونی) شکست دادند و پایتخت کانادا را تصرف کردند - اما نه قبل از متحمل شدن ضررهای خود...
قرار است یک پارک تفریحی خیلی بزرگ ساخته شود و این وظیفهی گروه "میتونیم انجامش بدیم" است که همهچیز را تمام کنند! برای تمام کردن این کار، یک کار گروهی در اندازههای ماقبل تاریخ لازم است. با آنها همراه شوید تا یک دنیای زیرزمینی پر از استخوانهای دایناسور را کشف کنند!
پس از اینکه یک باستان شناس و شاگردانش مقبره یک شوالیه معبد را حفاری می کنند، به وسط یک دشمنی خون باستانی پرتاب می شوند. آنها یا باید مسیر باستانی تمپلارها را دنبال کنند یا به دست یک گروه تاریک قاتل با نابودی روبرو شوند...