اولیس به سراغ یک مشاور شغلی میرود و در پایان، کلینیک را با توانایی شگفتانگیزی ترک میکند؛ او حالا میتواند با یک لمس ساده، شغل مناسب هر فرد را کشف کند.
یک زن در بهترین دوران زندگی خود به سر میبرد، تا اینکه متوجه میشود کسی بزرگترین راز او را به داستان یک سریال پربیننده تبدیل کرده، و در آن سریال او نقش آدم بد را دارد.
برنده 3 جایزه اسکار همچنین دریافت 46 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 60 جایزه دیگر.
داستان زنی در برزیلِ تحت دیکتاتوری نظامی است که پس از یک اتفاق خشونت بار، مجبور به تغییر مسیر زندگی خود و فرزندانش می شود. او با چالش های زیادی روبروست و باید برای ساختن آینده ای جدید، تلاش کند.
در پس چهرهی پرفروغ و جهانیِ آنیتا، ستارهی مشهور، شخصیتی به نام لاریسا پنهان است که تنها افراد نزدیک و صمیمی از وجود او آگاهند. از دریچهی نگاهِ یک عشق قدیمی، شاهدِ آشکار شدنِ ماهیتِ حقیقیِ او هستیم؛ لاریسا در کشاکشِ چالشهای شخصی، مسیری نو در زندگیاش مییابد.
در این مجموعه انیمیشن کوتاه، که توسط استودیوی سازندهی فیلم پرفروش "من نفرتانگیز" تولید شده است، میتوانید شاهد انیمیشنهای جذاب و بامزهای مانند "پارتی رقص فیل" و "بینکی نلسون بیصبرانه" باشید.
آرمانشهر که از واژهای یونانی به معنای ناکجاآباد گرفته شده، مجموعهای از آثار کاتا واسالو است که با هدف نزدیک کردن مد به سرگرمی و تأکید بر اهمیت شخصیت افراد خلق شده است. در این مجموعه، مدلها با نام و شخصیت منحصربهفرد خود، آزادی کامل دارند تا ظاهر خود را به گونهای تفسیر کنند که بهترین شکل ممکن خود و احساساتشان را نشان دهند.
دو موش کولی به نامهای تام و وینی، مخفیانه سوار کشتی نوح میشوند. آنها برای حفظ آرامش بین حیوانات، باید از استعدادهای موسیقی خود در یک رقابت استفاده کنند.
در جریان یک آدمربایی، سیلویو سانتوس، شخصیت مشهور تلویزیونی، باید برای محافظت از خانواده و میراث خود بجنگد و در عین حال یکی از سختترین لحظات زندگیاش را پشت سر بگذارد.
یک کارآگاه بازنشسته و مشهور به نام کتانگاری، برای حل معمای قتل پسرعموی تاجرش به یک عمارت مجلل فراخوانده میشود. تمام ساکنان این عمارت به عنوان مظنون دستگیر شدهاند و او باید قاتل واقعی را شناسایی کند.
داستان درباره دختری نوجوان است که زندگی آرامی دارد اما با کشف هویت واقعی خود به عنوان یک شاهزاده، وارد دنیایی خطرناک میشود. این ماجرا بر اساس رمان پائولا پیمنتا نوشته شده است.
برای اولین بار از زمانی که از جنگ گینه بیسائو فرار کردند، اِنی، نقاش مقیم برلین، و خواهرش تیتینا، سفری به غرب آفریقا آغاز میکنند. پس از ۱۷ سال تبعید و درگذشت مادرشان، آنها به سرزمین اجدادشان راهنمایی میشوند.
لوآنا و هوگو همکلاسی هستند و عاشق یکدیگرند. اما وقتی مادربزرگ هوگو و پدر لوآنا تصمیم میگیرند با هم قرار بگذارند و با هم زندگی کنند، همه چیز برای این زوج جوان پیچیده میشود.