"باران"، یک قهرمان جنگی کُرد، اکنون کلانتر شهر اربیل است. او که تصور می کند دیگر در زمان صلح کاری برای انجام ندارد، به فکر استعفا از نیروی پلیس است. اما در عوض به یک ایستگاه دور افتاده در مرز ایران، ترکیه و عراق منتقل می شود و ...
باریش و فوسون در یک دانشگاه باهم درس میخوانند و این مورد شروع داستان عشق بزرگ آنهاست. باریش که دانشجوی معماری است و به عنوان تفریح ، موسیقی کار میکنه , تا وقتی که با "فوسون" اشنا می شود و ...
مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۰۹ پنجاه و چهارمین دوره از مسابقات آواز یوروویژن میباشد که در ۱۲ تا ۱۶ ماه می وبه میزبانی روسیه و ورزشگاه المپبک ایندور مسکو برگزار شد.
در سال 1922در پی جنگ یونان و ترکیه ، زنان این کشورها تنها به وسیله نامه و مکاتبه میتوانند همسر خود را از آمریکا انتخاب کنند ، " نیکی دوکا "یک خیاط جوان در این راه با یک عکاس آمریکای وارد یک رابطه عاشقانه می شوند و ..
موضوع فیلم در مورد قتل های پی در پی در شهر استانبول است. پس از تحقیقات مشخص میشود این قتلها به صورت سری و برنامه ریزی شده اتفاق می افتد. همه ی قربانی ها روزی به جرم تجاوز زندانی شده بودند که پس از مدتی با خوردن عفو از زندان آزاد شدند. در این هیاهو به خواهر ۱۲ ساله انصار که خدمت سربازی بود تجاوز میشود و پس از مدتی انصار ناپدید میشود. در این حال همه به انصار شک می کنند و دو تا از پلیس های ماهر شهر یعنی عباس و جلال برای متوقف کردن این قتلها دست به کار می شوند در حالی که همه ی سر نخ ها به طرف …..
رای اینکه تاریک اهل سیواس و مونیکای اهل لتونی بتونن در یک کشور کار بکنن فورا باید ازدواج کنن. فقط برای بابای داماد اسماعیل واجبه که یه عروسی بی حرف و حدیث برپا کنه . تو شهر سیواس شرایط برپایی عروسی سخته و امکانات اسماعیل هم کمه ولی چه نیازی به غمه . کل شهر دست به کار میشن برای او . . .
شخصیت اصلی فیلم حسنی ( Kemal Sunal ) است.جمال و حسنی هم محله ای هستند و جمال خیلی پولدار است حسنی از حسنیه خوشش اومده ولی نمیتواند بگوید که عاشقش است.دراین راه جمال دوست حسنی او را حمایت و یاری میکند و ترفندهایی برای اثبات عشقش به حسنیه برای حسنی یاد میدهد تا ازاین کار هم پولی به جیب خود ببرد و هم حسنیه و حسنی را به هم نزدیک کند و …
چهار قهرمان به نام های گوکهان ، حکمت ، نجمی و ثروت بعد از اینکه به صورت مشروط از زندان آزاد میشوند ، به طور دسته جمعی به گروه درمانی میروند و با عاشق شدن حکمت با زنی به اسم مهربان که در کشتی با او آشنا شده بود زندگی هر چهار قهرمان عوض میشود و ...
“آدم” و “دیدم” زوجی متاهل پس از هفت سال زندگی مشترک از یکدیگر دور شده وحرارت عشقشان را از دست می دهند.تنها راه فرار برای “دیدم” شغلش است که سالها پیش به خاطر ازدواجش آنرا رها کرده و…
درحالی که برک آهنگساز بود و موزیک جزو اولین اولیت های او در زندگی بود . خودش رو مجبور به ساخت زندگی جدیدی کرد . او استانبول را به مقصد قبرس ترک کرد و داشت با آرامش زندگی میکرد . بیشتر از سیزده سال به تنهایی زندگی کردن در قایقش عادت کرد تا اینکه در سال 2001 برای اون بحران هایی به جود آمد . بحران هایی که متفاوت بود. ایزل هم دختری که هر لحظه زندگیش پر از هیجان بود بعد از پیاده شدن از قایق و حرکت کردن تو خیابان های قبرس ، ماجرا های خودش رو همراه برک را به استانبول برد...
حنیفه از دانشکده بهداشت فارغ التحصیل شده و در بیمارستان شهر برای پرستار شدن شروع به کار کرده و به همراه خواهر متضاد خودش خدیجه ، در یک شهر محافظه کار در حال زندگی کردن هستند . هر اندازه که حنیفه خجالتی و درونگرا است خدیجه به همان اندازه شیطون ، حرف گوش نکن و خودسر است . در حالیکه حنیفه از روی عشقش به ادبیات به شکل پنهانی یک دفتر شعر به همراه دارد ، خدیجه در حد فراموش کردن همه آدم های اطرافش مجذوب آهنگ خواندن است . یک روز تارِک پسر قائم مقام جدید به مرکز شهر می آید و زندگی هر دو خواهر از آن روز به بعد به طور کلی عوض میشود …
فرهاد و زینب زندگی خوبی را در کنار هم دارند. قرار است که فرهاد با چند نفر از همکارش برای جلسه کاری با هواپیما به آنتالیا برود. از وقتی که با زینب ازدواج کرده است اولین بار هست که از هم جدا می مانند. در آنتالیا در اولین شب فرهاد با نازلی گول آشنا میشود. این دختر اولین عشق فرهاد است که سال ها پیش مجبور به ترک او شده بود و ...
اؤزگور که در کودکی بی پدر و مادر شده بوده ، زیر سایه ارث پدربزرگش بدون اینکه طعم سختی رو بچشه و حتی با ناز و نعمت بزرگ شده . در حالیکه در این فکره که با ارثی که از طرف پدربزرگش نصیبش میشه یک زندگی راحت و بدون دردسر رو برای خودش دست و پا کنه ، درست در روزی که وارد 18 سالگیش میشه میفهمه که کارها اونطور که فکر میکرد پیش نخواهند رفت . اؤزگور برای گرفتن ارث ، مجبوره که شرطی که در وصیت نامه نوشته شده رو به جا بیاره . طبق این شرط باید از استانبول به روستای آداتپه شهر چاناک کاله (Çanakkale) مهاجرت کرده و یکسال در اونجا زندگی بکنه . اگر اؤزگور این شرط رو به جا نیاره فقط قسمت کمی از ارث بهش تعلق میگیره و میزان بیشترش به امور خیریه وقف خواهد شد . اؤزگور که میراث رو حق خودش میدونه ، به آداتپه سفر میکنه و وارد زندگی جدیدی که منتظر اونه میشه . در این روستا شگفتی های زیادی منتظرش هستن . بزرگترین شگفتی هم الیف است که در لحظه ای که انتظارش رو نمیکشه وارد زندگیش میشه و …
متین 30 ساله عمر خودش رو با نوشتن سناریو های تلویزیونی سپری کرده بود.موضوع از روزی شروع میشه که یکی از سناریو های متین رو رد می کنند و او به خاطر این موضوع به یکی از کلوپ های شبانه میره و در اونجا با دختری بنام دُویگو آشنا میشه که…