در کوههای سخت گرانیتی مرکز جزیره ساردنیا در دریای مدیترانه ، پیرمردهایی در شهر Orgòsolo زندگی می کنند. بین سنگ ها و جنگل های بلوط ، چوپانان مانند گله گوسفندان خود شرکت می کنند...
فرانکی که در نیروی دریایی ذخیره در تاهیتی خدمت می کند، به دی دی، همسرش، اعتماد ندارد که به او وفادار بماند، بنابراین بوآنا، یک جادوگر محلی را استخدام می کند تا به او کمک کند...
در سال ۱۹۴۴، در جریان جنگ جهانی دوم، یک چترباز آمریکایی در عملیات خرابکاری در ایتالیا مجروح میشود و تنها بازمانده گروه خود میشود. او توسط گروهی از یتیمهای ایتالیایی نجات مییابد. این یتیمها به او کمک میکنند تا از نیروهای دشمن فرار کند و یک سد حیاتی را منفجر کند...
یک پیانیست جوان که به بیماری پرودریای نادر مبتلا است، به دلیل مشکلات ناشی از این بیماری دچار جنون میشود و مرتکب قتلهای سریالی میشود. یک بازپرس پلیس برای دستگیری او تلاش میکند...
دو جوان ۲۵ ساله که اتفاقی با هم آشنا میشوند، دیوانهوار عاشق یکدیگر میشوند، اما به دلیل یک اتفاق غیرمنتظره از هم جدا میشوند. برای سی سال آینده، آنها به امید یافتن دوباره یکدیگر تلاش میکنند...
یک کلانتر مصمم، یک دزد و دوست دخترش را تعقیب می کند و اجازه نمی دهد هیچ چیز مانع دستگیری آنها شود. او از تمام تلاش خود برای یافتن آنها استفاده می کند و حتی از خطرات احتمالی هم نمی ترسد...
بیست سال پیش، زمانی که آنها دانشآموز کلاس دوازدهم بودند، جورجیو، لورنزو، پیرو، لوئیزا، ویرجیلیو و فرانچسکا یک گروه با روحیه بالا بودند. سپس فارغ التحصیل شدند، خود را در جامعه ادغام کردند و مسیر یکدیگر را گم کردند. یک روز نامه ای از وزارت آموزش و پرورش دریافت می کنند: به دلیل یک اشتباه رسمی، باید دوباره امتحان بدهند...
فرنچسکو فرارو، مهندس جوانی، برای نظارت بر آزمایشهای لازم برای حفر یک معدن نقره در جزیره زمردین سیشل فرستاده میشود. او همچنین باید راز ناپدید شدن سلف خود را فاش کند...