شهر زیبای آنکونا در ساحل آدریاتیک، ایتالیا، «جووانی» (مورتی) روان کاو موفقی است که با همسرش، «پائولا» (مورانته) و دو فرزند نوجوانش، «ایرنه» (ترینکا) و «آندره آ» در اثر یک حادثه در جریان غواصی می میرد و زندگی خانواده بر هم می ریزد…
یک سال پس از شروع رابطه عاشقانه آنها در شهر ریچیونه، "وینچنزو" و "کامیلا" برای گذراندن تعطیلات در ساحل زیبای آمالفی دوباره گرد هم می آیند و عشق خود را آزمایش می کنند ...
آنتونیو تمام زندگی خود را دور از کشورش ایتالیا، گذرانده است. او با لئو، یک هنرمند جوان ایتالیایی ، برخورد می کند. سرنوشت پیرمرد و زن جوان آینه یکدیگر است. خاطرات گذشته بیدار می شوند و ...
یک زن متاهل بعد از مدتی پی می برد که ازدواج اش بر وفق مرادش نیست، و باید در زندگی اش تغییر مسیر دهد. بعد از گرفتن طلاق، او تمام دنیا را می گردد تا خودش را پیدا کند.
سفری بیسابقه از میان اسرار و شکنندگیهای یک ستاره پاپ واقعی ، پرترهای که فراتر از شهرت، ثروت و بیاحترامی است و مردی را که پشت سر این سلبریتی قرار دارد نشان میدهد...
این فیلم بر اساس تجربه خود مارتین بنگتسون، بچه شگفت انگیز سابق فوتبال اینترمیلان از برخورد با بیماری روانی است که در زندگی نامه خود گفته شده . مارتین یکی از امیدوار کننده ترین استعدادهای فوتبالی است که سوئد تا به حال دیده است. در شانزده سالگی، رویای همیشگی او زمانی محقق میشود که توسط باشگاه ایتالیایی خریداری میشود...
این فیلم داستان تاریک و عاشقانه اولین ملاقات بین دزد و اوا کانت است که در ایالت خیالی کلرویل در اواخر دهه 1960 است . بازرس گینکو در حال تعقیب جنایتکار است و سعی می کند نقشه های شیطانی او را متوقف کند...
داستان فیلم درباره چند خانواده که در حومه شهر رم که در کنار هم زندگی می کنند، اما مشکات و تنش هایی که انها با هم دارند، کم کم رو به افزایش است. ولی در نهایت این کودکان هستند که از این حوادث آسیب می بینند و...
دایانا، زن جوانی است که بینایی خود را از دست داده ، او یک پسر چینی به نام چاین را به عنوان راهنما پیدا می کند. آنها با هم یک قاتل خطرناک را در تاریکی ایتالیا ردیابی می کنند ...
این داستان ادامه فیلم " سکوت بره ها " می باشد و در فلورانس ایتالیا پس از گذشتن یک دهه از حوادث سکوت بره ها آغاز می شود . هانیبال که یک بیمار روانی است توسط کلاریس استارلینگ که مامور FBI است در یک زندان با امنیت بسیار بالا ، ملاقات می شود . سپس او از زندان می گریزد و به امریکا باز می گردد و می کوشد تا با استارلینگ تماس بگیرد و نقشه انتقام جویی از یکی از قربانیان قدیمی اش را اجرا کند...
وقتی که یک سرآشپز دانمارکی برای فروش تجارت پدرش به توسکانی سفر می کند، با یک زن محلی آشنا می شود که او را تشویق می کند تا در رویکرد خود به زندگی و عشق تجدید نظر کند...
داستان فیلم در شهر روبوتها میگذرد. «رادنی» یک روبوت جوان با استعداد است که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده! او هیچ گاه نتوانسته از قطعات خوبی بر خوردار شود و همیشه پدر ظرفشویش مجبور بوده قطعات یدکی کهنهی دیگران را برایش بیاورد. رادنی تصمیم میگیرد مخترع شود و روبات اعجوبهای درست میکند که کارهای جالبی از او سر میزند. رادنی تصمیم میگیرد به «روبوتسیتی» برود تا کارش را به «بیگ وِلد» رئیس محبوب روبوتسیتی و حامی مخترعین معرفی کند.
گروهی نوجوان که اسم خودشان را «احمق ها» گذاشته اند، به نقشه ای بر می خورند که محل غرق شدن یک کشتی بادبانی دزدهای دریایی را نشان می دهد. خیلی زود آنها در پی یافتن گنج داخل آن کشتی می روند و...
