یک تیم هفت نفره از محکومان سابقه دار به نام "وایلد 7"، به یک سازمان پلیس وابسته هستند. از آنها خواسته می شود جنایتکارانی را که نیروی پلیس قادر به مبارزه با آنها نیست، بیرون بیاورند...
یک پزشک ایرلندی از حمله بمب اتمی به ناکازاکی جان سالم به در برد و برای جانهایی که نجات داد، یک شمشیر سامورایی به او داده شد. 70 سال بعد خانواده او به دنبال منشا شمشیر پدرشان می گردند...
کیت دختر نوجوان و زیبایی است که با مادرش زندگی می کند و در زمینه برقراری ارتباط اجتماعی تجربه ای ندارد . مادر کیت زنی بی توجه به مسائل اخلاقی است که هر بار که در یک رابطه عشقی شکست می خورد از محل اقامتشان به جای دیگری نقل مکان می کند و بنابراین کیت همیشه دختری تنها بوده و هیچ دوستی ندارد . از سوی دیگر جان تاکر که پسری خوش تیپ و خوش هیکل و کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه است و تجربه زیادی در ارتباط با دختران دارد همزمان با سه تا از دخترهای مدرسه به اسامی هیدر ، کری و بت دوست می شود و در ادامه هر سه آنها را رها می کند . دخترها که متوجه این موضوع شده اند با هم متحد شده و تصمیم می گیرند از جان انتقام بگیرند . بنابراین آنها نقشه ای طرح می کنند که کیت را به نحوی با جان آشنا کنند و سپس کاری کنند که کیت او را رها کند تا دل جان بشکند اما در ادامه مشخص می شود که کیت و جان واقعاً دلباخته هم شده اند.
تارو اوکاموتو با طراحی "برج خورشید" در نمایشگاه اکسپو 70 در اوزاکا به شهرت جهانی رسید. با این حال، ایده ها و مشکلاتی که با ایجاد آن به وجود آمد، با تکامل فرهنگ ژاپنی - از پارینه سنگی تا دوران مدرن - در هم تنیده شد...
خانواده مرد مسنی که یک کارخانه آبجوسازی کوچک را اداره میکند، پس از اینکه متوجه میشوند او در حال ملاقات با معشوقهای پیر از دوران جوانیاش است، نگران وضعیت مالی و سلامت او میشوند...
10 سال پس از «بازگشت بچهها» میگذرد. شینجی و ماسارو با مسیرهای متفاوتی در زندگی خود از دبیرستان فارغ التحصیل شده اند. شینجی تلاش می کند تا بوکسور شود و ..
یک بازیگر سالخورده سینمای صامت یک چشم خصوصی را برای ردیابی دختر گم شده خود استخدام می کند. این دو سرنخهای عجیب و غریب و مبهمی را دنبال میکنند تا اینکه محل ربایندگان و دختر را پیدا میکنند...