داستان پلیسی به نام "رجی" که ماموریت دارد تا به یک گروه مافیایی نفوذ کند، اما زمانی که او عضو این گروه مافیایی می شود، پلیسی به نام "شینا" قصد دارد رجی را دستگیر کند...
یک قاتل سرخورده قصد انجام آخرین کار خود را دارد اما ابتدا باید بر عواطف همکار خود غلبه کند.او که تصور می کند درگیر این احساسات شدن خطرناک است برای خود به دنبال جایگزین می گردد...
"ماس" و "هوساکا" دو شرکت بزرگ در دنیای آینده هستند.آنها برای بدست آوردن کنترل بهترین ذهن های دنیا با هم مبارزه می کنند.یکی از بهترین این افراد "هیروشی" است که برای کمپانی "ماس" کار می کند."فاکس" مردی است که پیشنهادی مبنی بر متقاعد کردن او برای رفتن به کمپانی "هوساکا" را می پذیرد اما...
آکادمی دخترانهی اُواری بار دیگر با تعطیلی روبرو میشود و دختران باشگاه تانکری باید در یک مسابقهی دیگر شرکت کنند تا مدرسهی خود را از تعطیلی دائمی نجات دهند!...
اوکو پس از از دست دادن والدینش در یک تصادف رانندگی، با مادربزرگش که یک مهمانخانه سنتی ژاپنی را اداره می کند، در روستا زندگی می کند. در حالی که اوکو برای تبدیل شدن به صاحب بعدی مهمانخانه آماده می شود، به طور معجزه آسایی می تواند ارواح دوستانه را ببیند...
Nobita و Doraemon یک ربات غول پیکر را تکه تکه پیدا می کنند که بعداً آن را جمع می کنند و معلوم می شود که یک سلاح مخرب است. دختری به دنبال ربات می آید. آیا نوبیتا و گروه می توانند زمین را از تهاجم قریب الوقوع نجات دهند؟
در حالی که یگان W-0 در حال انجام ماموریتی است، لیلا و خدمه باقی مانده در پایگاه، خود را در محاصره نایتمرهای بریتانیایی میبینند. شین هیوگا، با هدایت ورچینگتوریکس، رهبری حمله دشمن را بر عهده دارد. او با غصب مقام استاد اعظم در شوالیههای سنت مایکل، به دنبال نابودی لیلا و یگان W-0 است.
داستان در اروپا در سال قبل از میلاد اتفاق می افتد. 2017. یک واحد Knightmare که از پسران و دختران منطقه یازده تشکیل شده است، به یک عملیات نظامی با احتمال 5٪ زنده ماندن پرتاب می شوند. آنها باید یک واحد متحد را که در جبهه جنگ اروپا باقی مانده اند، نجات دهند.
لیلا مالکال پس از پیروزیهای پیشین، به درجه ستوان سرهنگی ارتقا یافته و فرماندهی یگان W-0 را بر عهده گرفته است. او پس از خنثی کردن تلاشی برای ربودن ژنرال ارتش اروپا، سه عامل این توطئه را برای جبران کمبود خلبانان W-0 استخدام میکند. آیانو کوساکا، یوکویا ناروسه و رهبر آنها، ریو سایاما، به امید یافتن مکانی برای تعلق داشتن، این پیشنهاد را میپذیرند.