در یکی از دانشگاه های کره جنوبی اکثر دانشجویان مشغول گذراندن اوقات خوش هستند. یک پسر 28 ساله و دوستان شاخ او همیشه در موقعیت های خنده دار قرار می گیرند. او یک دختر بسیار جوانتر و زیبا را دوست دارد اما دختر از شخص دیگری خوشش می آید...
پلکانی که به خوابگاه یک مدرسه شبانه روزی دورافتاده منتهی می شود معمولاً 28 پله دارد، اما هر چند وقت یکبار به نظر می رسد که 29 پله وجود دارد. وقتی کسی روی پله مرموز اضافی قدم می گذارد، وحشت شروع می شود.
گیونگ سو در شهر دلگیر و سفت و سخت سئول بازیگری است که روی صحنه نسبتاً شناخته شده است. او به کارگردانی که خوب می شناسد اعتماد کرده و در فیلمش بازی کرده است، اما شکست می خورد. او اصرار دارد که دستمزد بازیگریش را دریافت کند، اما تنها چیزی که به دست می‌آورد صرفاً یک ارزش بزرگ است. او همچنین فرصت بازی در فیلم بعدی کارگردان را از دست می دهد...
اون-جین، سرکرده‌ی سابق گروه قیچی، که حافظه‌اش را از دست داده است، همچنان از جه-چول که صاحب یک رستوران است و او را به عنوان خدمتکار در خانه‌اش نگه داشته است، در برابر یک گانگستر حسود که می‌خواهد کسب و کارش را تصاحب کند، دفاع می‌کند.
معلمی تلاش می کند تعداد انگشت شماری از دانش آموزان خود را در یک مدرسه کوچک روستایی به سئول بکشاند تا بتواند به مدرسه بهتری برود. با این حال، تلاش‌های او نتیجه معکوس می‌دهد و مدرسه‌اش به یکی از بالاترین رتبه‌ها در کشور تبدیل میشود..
دو برادر برای 17 سال به دلیل مشکلات خانوادگی با هم درگیرند. برادر کوچکتر، جونگ هیون، یک قهرمان کلاس A است و برادر بزرگتر، سونگ هیون، یک دانش آموز کلاس A است. آنها به دلیل تفاوت های خود با هم مشکلات زیادی دارند...
این سو و سئو یونگ دو همسر متقلب همدیگر را در بیمارستان ملاقات می کنند که در یک تصادف ماشین زخمی شده اند. آنها با هم رابطه ای برقرار می کنند تا درد خود را فراموش کنند. اما آیا این رابطه می تواند به عشق تبدیل شود؟...
در طول سلسله چوسان کره، یک بازپرس امپراتوری (چا سونگ وون) یک سری قتل‌های وحشتناک را بررسی می‌کند که ممکن است به اعدام یک کمیسر مظنون کاتولیک رومی و خانواده‌اش هفت سال قبل مرتبط باشد...
معشوق او هرگز در زندگی خود ریسک خطرناکی نکرده. آنها هفت سال است که با هم رابطه دارند و قرار است ماه آینده ازدواج کند. یک روز با غریبه ای خوش تیپ آشنا می شود که از او می خواهد یک روز را با او بگذراند. شاید قبول پیشنهاد اشتباه باشد اما...
در فیلمی درون این فیلم یک مرد جوان و دوست سابقش پیمان خودکشی می بندند. پس از نمایش فیلم، یک فیلمساز ناموفق بازیگر نقش اول زن را می شناسد. او را دنبال می کند و میل وسواسی در او ایجاد می شود...
یانگ ایون به طور مرموزی کشته می شود و بدنش ناپدید می شود. روح او نامرئی است و در مدرسه به دام افتاده است، اما بهترین دوستش کانگ سان مین، می تواند صدای او را بشنود ,...
جین-هونگ، دادستان بی‌رحمی است که به دنبال دستگیری مردی است که مادرش را به قتل رسانده است. وقتی زن مرده از قبر برمی‌گردد تا انتقام مرگ خود را بگیرد، او خیلی زود به مظنون اصلی تبدیل میشود.
سی‌هی، دختری جوان، با مین‌گو، مردی میانسال، ازدواج می‌کند اما از این پیوند راضی نیست چرا که مین‌گو را پیر می‌داند. در طول سفر تفریحی خود، یو‌جین، دختر مین‌گو، دوست پسرش جی‌هون را در غیاب والدینش به خانه دعوت می‌کند.
داستان در یک کافه اتفاق می‌افتد. صاحب کافه، یو جین، با دوست قدیمی‌اش، می اِه، دیدار می‌کند و از او می‌خواهد در کافه به او کمک کند. در همین حین، مین سو، پدری که برای دیدن دخترش به کافه آمده، به می اِه علاقه‌مند میشود.
این فیلم داستان عاشقانه‌ای را روایت می‌کند که بین یک مردی که از همسرش جدا شده و دوست دختر دخترش شکل می‌گیرد. این رابطه به دلیل تفاوت سنی و موقعیت اجتماعی افراد درگیر، پیچیدگی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارد.
دونگ‌گوک می‌خواهد ازدواج کند و زن جدیدش را به پسرش معرفی می‌کند. پسر او، جین‌یونگ، در کمال ناباوری متوجه میشود که برادر کوچکتر زن جدید بابایش، همان کسی است که...
یونگ‌مین، نویسنده‌ای است که به قصد انجام کاری به روستا می‌رود. در آنجا، با دختر جوانی به نام یو‌می آشنا میشود. بین این دو رابطه عاطفی برقرار میشود؛ اما این رابطه، مرز میان واقعیت و خیال را مبهم می‌سازد.
