یک زن تاجر جوان برای غلبه بر رقیبش، یک کلاهبردار خوشسر و زبان را استخدام میکند. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، چرا که او فردی غیرقابل اعتماد است و بدتر از آن، رابطهای عاشقانه میان آنها شکل میگیرد.
در سال 1941، در ورشو، پس از ایجاد گتوی یهودی ورشو توسط نازیها، یک علاقهمند به دوربین 8 میلیمتری لهستانی، فیلم 10 دقیقهای قابل توجهی را از هر دو طرف دیوارهای گتو ضبط کرد...
این فیلم بر اساس داستان واقعی زندگی یک افسر جوان و شجاع ساخته شده است. او اولین زن هندی بود که توانست به یکی از افسران نیروی هوایی تبدیل شده و در جریان جنگ کارگل در سال هزار و نهصد و نود و نه به منطقه ی جنگی پرواز کند. او با این کار نام خود را در تاریخ به ثبت رسانید...
کِنت نقشه انتقامی را از لورل طراحی می کند، که شوهرش معتقد بود ازدواج او را خراب کرده است، با این حال، زمانی که لورل تصمیم به مبارزه می گیرد، نقشه او مرگبار می شود...
زنی به ساحل روشن نقل مکان می کند، جایی که یک رستوران باز می کند و اشتیاق خود را دوباره کشف می کند. به محض ورود، او با یک بازیکن سابق بیسبال روبرو می شود که یک دوره رقابتی دارد و صاحب رستوران خود است.
داستان زنی به نام آنجلا که یک راهنمای تور آمریکایی در رم می باشد. او موافقت می کند که در کریسمس به یک تاجر به نام الیور در مسیریابی و دیدن اماکن آن شهر کمک کند...
در بحبوحه فروپاشی کامل زندگیاش، کندی تلاش میکند تا به نحوی با پدر مرحومش دوباره ارتباط برقرار کند و به دنبال اجازهای برای زندگی مستقل خود در یک گریزگاه وحشی و پر از استخر در میان املاک مجلل شهر دانشگاهیاش میگردد.
یک داستان عاشقانه خسته کننده به دنبال گرگ که بعد از چندی که طلاق گرفت و سپس اخراج شد ، با ایزابل مرموز ، زنی که در خیابان زندگی می کند آشنا می شود و متقاعد می شود که دنیای آلوده و شکسته اطراف آنها یک شبیه سازی رایانه ای است...
هنگامی که اریک ستاره ورزشکار دبیرستانی برای کارهای مدرسه خود به کمک نیاز دارد، امیلی مادر اریک را متقاعد می کند که کارول، معلم خوبی برای پسرش است، اما او دلایل دیگری به جز کمک به او در انجام تکالیفش دارد...
آیکوت، یک صنعتگر ساده و سرراست، پس از یک سری دروغ و سوء تفاهم، خود را در میان برنامهریزیهای عروسی با دختری به نام گولشاه، که کارگزار بیمه است، مییابد. مشکل اینجاست که آیکوت قرار است یک هفته بعد با نامزدش، نورهان، ازدواج کند و اگر خانوادهی نورهان حقیقت را بفهمند، ممکن است او را بکشند.