اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
در شهر نیویورک در سال 1932، زنان اجازه ندارند آتش نشان باشند. هنگامی که آتش نشانان شهر در آتش های مرموز ناپدید می شوند، جورجیا نولان یک فرصت طلایی را می بیند. او خود را به عنوان "جو" جا می زند و به تیمی از آتش نشانان بداهه می پیوندد...
در یک فیلم ترسناک و کمدی ساخته شده در دهه ۸۰، زنی که به طور ناگهانی بیکار شده است، به عنوان تمیزکار صحنه جرم مشغول به کار میشود. در همین حال، یک قاتل زنجیرهای دیوانه با کشتارهای پی در پی، کار آنها را سختتر میکند. داستان بر روی این سوال متمرکز است که آیا قاتل پس از هر جنایت، صحنه را ترک میکند یا خیر.
به یک سرباز دوران جنگ که اکنون در لندن بی خانمان است، پیشنهاد می شود تا در ازای کمک به تعمیرات یک خانه فرسوده بتواند در آنجا زندگی کند. او که از سر ناچاری پیشنهاد را پذیرفته است نمی داند در اتاق طبقه بالا چه می گذرد، همان جایی که مگدا از مادر پیرش نگهداری می کند...
اوکو پس از از دست دادن والدینش در یک تصادف رانندگی، با مادربزرگش که یک مهمانخانه سنتی ژاپنی را اداره می کند، در روستا زندگی می کند. در حالی که اوکو برای تبدیل شدن به صاحب بعدی مهمانخانه آماده می شود، به طور معجزه آسایی می تواند ارواح دوستانه را ببیند...
داستان فیلم "رستاخیز: نابودی" درباره گروهی از تفنگداران فضایی است که تماس نگران کننده ای را از پایگاه فضایی مریخ دریافت می کنند اما در ادامه متوجه می شوند این پایگاه توسط یک سری موجودات شیطانی مورد حمله قرار گرفته و در صورتی که اقدام عاجل برای مقابله با آنها صورت نگیرد احتمال دارد که سیاره زمین را نابود کنند و...
این فیلم درباره نانسی درو، دختر دبیرستانی باهوشی با اشتیاق زیاد برای مشاهده و نتیجهگیری است که بطور اتفاقی با خانه محلی تسخیر شدهای برخورد میکند. نانسی و دوستانش سعی بر حل این راز دارند و دوستان جدیدی پیدا کرده و جایگاهی در جامعه برای خود بدست میآورند...
زنی که در یک اداره مشغول به کار است، از جایگاهش استفاده میکند تا زوجهای در آستانه طلاق را به آشتی و ادامه زندگی مشترک ترغیب کند. این در حالی است که در آیندهای پر از مهمانیهای رقص، مراسم عیاشی و مسیحیت بنیادگرا، او با تمام وجود در تلاش است تا از همسرش صاحب فرزند شود.
ایزابلا، سی و چند ساله، برای تولد شصتمین سالگرد تولد پدرش به زادگاهش بازمیگردد. او در آنجا با دوست قدیمی خود، مولی، که حالا رهبر گروهی شده که قبلاً با هم عضو آن بودند، روبرو میشود. اما خبر بدتر این است که مولی با نامزد سابق ایزابلا، سیمون، نامزد کرده است...
داستان فیلم درباره ی پسر بچه ای 12 ساله به نام «زین» است که در دهکده ماهیگیری کفرناحوم در خاورمیانه زندگی میکند، او از پدر و مادرش به دادگاه شکایت میکند. در دادگاه، قاضی میپرسد: چرا از پدر و مادرت شکایت کردی؟ زین پاسخ میدهد: چون من را به دنیا آوردند.
این فیلم داستان یک نوجوان انگلیسی از تبار پاکستانی به نام جاوید (با بازی ویویک کالرا) را حکایت میکند که در سال ۱۹۸۷ در شهر لوتون انگلستان زندگی میکند و در حال بزرگ شدن است. او در میان آشفتگیهای نژادی و مشکلات اقتصادی که در این برهه زمانی وجود داشت، شعر مینویسد. او قصد دارد از همین شعر نوشتن به عنوان یک راه فرار از شهری که در آن ساکن بود و دیگر قدرت تحمل کردنش را نداشت و همچنین پدر سنتی و غیرقابل انعطاف خود، استفاده کند. اما زمانی که یکی از همکلاسیهایش، موسیقی بروس اسپرینگستین را به جاوید معرفی میکند، او میتواند یک برابری و شباهت را بین زندگی طبقه کارگری خود و آن اشعار قدرتمند ببیند. به همین ترتیب جاوید نه تنها یک مسیر خوب برای زندگی خود پیدا میکند، بلکه بعد از گذشت مدتی این جسارت را در خود مییابد که با صدای منحصربهفردی که دارد، خود را ابراز کند و به نمایش بگذارد.
زوریخ سال 1519: بیوه جوان به نام آنا رینهارت زندگی عمیقی را بین ترس از کلیسا و نگرانی در مورد آینده سه فرزندش سپری می کند، زمانی که ورود مردی به شهر باعث آشوب می شود: کشیش جوان اولریش زوینگلی موقعیت جدید خود را در "گروسمونستر" در زوریخ می گیرد و با موعظه های خود علیه مظالم کاتولیک، بحث های شدیدی را برمی انگیزد...