اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
زمانی که یک کشتی اسرارآمیز بیگانگان به آسمان شهرشان می رسد، پنج دوست سعی می کنند فرار کنند. با این حال، به زودی مشخص می شود که آنها ممکن است کلید توقف یک تهاجم را در دست داشته باشند.
کلیو با فرد، خواننده سابق جاز، به خاطر شانس او دوست می شود. آنها پیوند خاصی بر سر موسیقی ایجاد می کنند و کلیو که به تازگی پدرش را از دست داده است، به فرد کمک می کند تا دوباره با دخترش، درست در زمان کریسمس، ارتباط برقرار کند...
پرتره ای از سوپراستار رقص ناتالیا اوسیپووا با دسترسی منحصر به فرد به اتاق های تمرین باله سلطنتی با پروژه های رقص معاصر ناتالیا، تا نگاهی بی نظیر به زندگی کاری یک هنرمند بزرگ رقص بدهد...
پاریس، اواخر دهه ۱۹۶۰. مادام کلود در راس یک تجارت پررونق قرار دارد که به او قدرت نفوذ در دنیای سیاست و جرم فرانسه را میدهد. اما پایان امپراتوری او نزدیکتر از آن چیزی است که فکر میکند.
یک قبرکن تنها با پیدا کردن یک مرد زخمی وحشتناک در گورستان، زندگیاش تغییر میکند. او متوجه میشود که این مرد مخلوق دکتر ویکتور فرانکشتاین است که به دنبال اوست تا ...
در نهم نوامبر سال 1971 در نیوجرسی شخصی به نام "جان لیست" همسر، مادر و سه فرزندش را در خانه شان به قتل می رساند و بدون هیچ رد یا نشانی ناپدید می شود. هجده سال بعد دختر جوانی مشکوک می شود که همسایه شان ممکن است همان "جان" باشد و …
یک نوجوان انگلیسی سال گذشته دبیرستان را از بین می برد. این شهر کوچک آمریکایی خاطرات گذشته از سالهایی را که در کودکی در آنجا گذرانده بود و عدم قطعیت های دوران نوجوانی را در خود جای داده است...
داستان ایکچوکو اوبیانو، معاون جوان آرمانگرا، معاون مدیر کمپین صنعتی میبل کینگ است که در رقابت با فرماندار فعلی ادریس سانی در تلاش برای تبدیل شدن به اولین فرماندار زن منتخب در کشور است...
مردم در خیابان های خاکی لسوتو با کنجکاوی به زن جوان خیره می شوند که مانند عیسی صلیب چوبی را بر پشت خود حمل می کند. او به چهرههای آنها نگاه میکند، به مناظر زیبای عرفانی، گلهای از گوسفندان، و جفت دستهایی که بیوقفه میبافند...
مارکوس در نیویورک فرود آمد تا متوجه شود که پرواز او به سانفرانسیسکو لغو شده است. او که جایی برای رفتن ندارد، با یک غریبه کاملاً غریبه به آپارتمان دوستش می رسد...