داستان جنایتکاری خشن و بی رحم به نام "ببر سفید" که در حال فرار از پلیس می باشد و برای تغییر چهره به یک گروه تئاتر می پیوندد. هر کسی را که او را عصبانی کند یا به هویت او مشکوک باشد، به قطع یقین به قتل می رساند...
پاسبان درستکار و سختگیری به نام لنگ تیان-یینگ که به بیرحمی در برخورد با جنایتکاران معروف است، در جریان مأموریت یافتن دزدان خزانه سلطنتی، متوجه میشود که شهرتش ابزاری برای ضربه زدن به او شده است.
سیزده سال پس از اینکه یک قتل خواهر دانش آموز دبیرستانی "مری گراوس" را کشت، حالا کارآگاه "دیک هاربرجر" در جستجوی این قاتل است که ظاهرا دوباره سر و کله اش پیدا شده ...
فیلم با یک دزدی جزئی توسط باند جانسون شروع می شود. اشتباه پیش می رود و رهبر باند، سیکان، گرفتار می شود. پس از اینکه او 10 ماه را در زندان می گذراند، وانهدن و راکی به استقبال او می آیند که آزاد شده. اما او به آنها توجهی نمی کند و...
کوینتو به خاطر سرقت از بانک متهم می شود و شش سال را در زندان می گذراند. هنگامی که او آزاد می شود، او مردی را که او را به زندان انداخته بود پیدا می کند و برنامه ریزی می کند تا همه چیز را از او بگیرد...
دکتر مارک (Jiří Menzel) وقتی پرستار محبوبش، میما (Dagmar Veškrnová) با شرکت خودروسازی خارجی "فِرات" قراردادی امضا می کند تا به عنوان یک راننده رالی کار کند، شوکه می شود. شایعات فراوانی وجود دارد مبنی بر اینکه ماشین اسپرت فرات نه با بنزین، بلکه با خون انسان کار می کند...
کوردلیا، بازمانده یک همکاری در یک آژانس کارآگاهی، توسط دستیار جیمز فراخوانده می شود تا در مورد خودکشی پسرش، مارک، تحقیق کند. او می پذیرد و زنجیره ای از اتفاقات غیرمنتظره را به راه می اندازد...
ویکتور والانس، پدری که به قمار علاقه دارد، برای برداشتن پول از خانواده خود و قمار با آن به خانه بازمی گردد. دخترش به فعالیت های پدرش مشکوک است و نقشه های او را خراب می کند. با این حال، زمانی که متوجه می شود که اراذل و اوباش سعی دارند پدرش را بدزدند ، نگرشش تغییر می کند...
دختر یک سناتور آمریکایی، به دلیل علاقهای که به دوست پسر رهبر یک فرقه هیپی دارد، وارد این فرقه میشود. اما این فرقه، برخلاف آنچه که ادعا میکند، یک جامعه عشق آزاد نیست و در واقع، یک فرقه مخفی است که اهداف دیگری دارد...
دو خلافکار که پس از شکست در آدمربایی به خانهای در جنگل پناه بردهاند، به دلیل ارتکاب جرمی هولناک توسط یکی از آنها، به دست قبیلهای آدمخوار کشته میشوند.
"گروه آلیسون" چهار کارخانه آبجو سازی را در سختی خریداری کرده است. مدیر ارشد جوان ، فرانک مکلین برای سازماندهی مجدد یکی از آنها اعزام می شود ، یکی از شرکت هایی که اتفاقاً اصلی ترین شرکت در زادگاهش است. در ابتدا دوستان قدیمی او ...
ملیسا به یک شهر کوچک پر از تعصب نژادی و قلدری نقل مکان می کند و هر بار که با یکی از پسران شهر قرار می گذارد، در نهایت به قتل می رسند - اما قاتل کیست؟...