پس از اخراج از شغل خود در یک فروشگاه لوازم الکترونیکی، بونز (پاولی شور) و جک (اندی دیک) برای نیروهای ذخیره ارتش ایالات متحده ثبت نام می کنند، به این امید که با حداقل مسئولیت کمی پول به دست آورند . اما ...
زمان میگذرد و همه چیز تغییر میکند. اسکات و رابینسون هم همینطور. اسکات استاد دانشگاه شده و رابینسون جایگاه بالایی در S.S.A دارد. در واقع، فرزندانشان اکنون مأموران هستند.
"کوین فرانکلین" تبهکاری میباشد که نمی تواند جلوی صحبتهایش را بگیرد. او به مافیا 50000 دلار بدهکار می شود. برای دور شدن از رئیس مافیا او خود را عنوان دوست خانوادگی یک خانواده در پنسیلوانیا جا می زند و ...
یک پلیس تعلیق شده و دوستدخترش، یک کارشناس الکترونیک را مجبور به همکاری با خود میکنند تا وارد گاوصندوق رئیس دوستدختر، که یک عضو فاسد شورای شهر و حقوقبگیر مافیای محلی است، شوند.
یک مامور نیویورکی (ماریو ون پیبلز) با DEA یک یاغی (کریستوفر لمبرت) را از زندان بیرون می کشد تا او را به سمت پول دزدیده شده در آمریکای جنوبی هدایت کند...
یک مأمور گستاخ ۲۲ ساله افبیآی اتهامات جاسوسی کمونیستی را علیه یک رختشوی چینی جعل میکند. ده سال بعد، او میخواهد اشتباه خود را در قبال آن مرد و دختر نوجوانش جبران کند.
بر اساس زندگی فرانک و جسی جیمز. پس از جنگ داخلی، فرانک و جسی به مزرعه خانواده خود باز می گردند. وقتی برادر کوچکترشان به قتل می رسد، آنها برای انتقام عازم ماموریت می شوند...
سرهنگی که در ستاد مشترک ارتش کار میکند، نقشهای مافوق خود برای استفاده از نیروی نظامی برای برکناری رئیسجمهور منتخب، و جایگزین کردن او با معاون رئیسجمهور بسیار مطیع را کشف میکند...
جولیان جونز به تازگی از یک آسایشگاه روانی آزاد شده است، جایی که هفت سال گذشته را به دلیل قتل دوست دخترش در آنجا سپری کرده است. یک روزنامهنگار در تعقیب اوست، کسی که مجذوب این مرد پیچیده و گوشهگیر شده است.