یک مأمور مخفی انگلیسی در آلمان به عنوان دستیار یک نگهبان فانوس سالمند کار می کند و قصد دارد زمانیکه قایق انگلیسی به آنجا می آید با مدارک ارزشمندی که بدست آورده فرار کند ...
وقتی "فیلیپ ریون" آدمکشی مزدور، به یک باجگیر و همدستش شلیک کرده و آنها را قتل می رساند، او توسط کارفرمایش که با جاسوسان خارجی کار می کند گرفتار می شود...
فیلمی که آهنگساز بزرگ هکتور برلیوز، کسی که فرانسویها، در دوران اشغال جنگ جهانی دوم توسط نازیها، میتوانستند با افتخار به او نگاه کنند را دنبال می کند...
بعداز یک تصادف، یک مرد نیویورکی مبتلا به فراموشی با تعامل با افرادی که به نظر می رسد او را به خوبی می شناسند، به حقیقت زشت هویت واقعی و گذشته خود پی می برد...
یک مبارز عدالتجو با نام "دکتر آر ایکس" بار دیگر جنایتکاران را به وحشت میاندازد. کارآگاه خصوصی جری چرچ مسئول حل این پرونده پیچیده میشود که شامل قتلهای خفهکننده و احتمال پیوند مغز گوریل به بدن انسان است...
دو فروشنده ی بادام زمینی با رئیسشان به مشکل بر می خورد و برای فرار از او در قطاری مخفی می شوند که به سمت غرب حرکت می کند. آن ها در مزرعه ای به عنوان کابوی مشغول کار می شوند اما هیچ یک از آن ها نه درباره ی کابوی ها و نه درباره ی اسب ها هیچ اطلاعاتی ندارد...
"چارلز پیتزبورگ" برای رسیدن به موفقیت در صنعت فولاد پیتزبورگ از دوستان،معشوقه و ایده آلهای خود می گذرد اما خود را تنها و طرد شده می یابد.اما وقتی سقوطش فرا می رسد،تقدیر شانس دیگری به او می دهد...
دو راننده ی اتوبوس به صورت اتفاقی اتوبوس خودشان را می دزدند. شرکت اتوبوس رانی حکم بازداشت آن ها را دریافت می کند و بعد از این اتفاق این دو راننده به همراه فرد دیگری به سفری دریایی رفته و به جزیره ای گرمسیری می رسند. در این جزیره یک دزد جواهرات نقشه هایی شرورانه برای آن ها در سر دارد...
کرت اینگستون مرد ثروتمندیست که تنها زندگی می کند. کرت از دکترانی که باعث شدند او فلج شود، دعوت کرده است تا در عمارت بزرگ و دور افتاده اش به او ملحق شوند. مرگ وحشتناکی در انتظار تک تک آن هاست...
دو معلم به نام های دوریس و ماریان بعد از ناپدید شدن دوستشان، اِولین، در دشت های یورکشایر، به این مکان سفر می کنند. در یک شب توفانی، آن ها در کلبه ی دور افتاده ی استفان پناه می گیرند. استفان پیانیستی بود که در دوران جنگ داخلی اسپانیا در اثر صدا و موج انفجار دچار اختلال روحی شد. با فرو نشستن توفان، موریس سریعا محل را ترک می کند اما کنجکاوی ماریان درباره ی سرنوشت اِولین به علاوه ی عشقش نسبت به استفان باعث می شود در این مکان خطرناک بماند و...