روی لومیس در پایان جنگ کره به سربازان در خط مقدم می پیوندد. او در گروه پیاده نظام جدید خود، با ریموند انکور، مردی که تمایل شدیدی به کشتن مردم دارد، ملاقات می کند...
بزرگسالانی که مدت ها پیش ارتباط خود را با طبیعت از دست داده اند، نمی توانند احساسات یک دختر روستایی 12 ساله در حال رشد را نسبت به یک اسب نر سیاه زیبا درک کنند...
بارون تورئالتا به طور مرموزی توسط یک قاتل مرموز، سیاه پوش که خود را "دیابولیکوس" می نامد، کشته می شود. پلیس مظنون است که یکی از بستگان او به خاطر میراث عظیمش مقصر قتل است، اما هر بار که قصد دارند فردی را زندانی کنند، این یکی توسط دیابولیکوس کشته می شود...
یک کارگر ورشکسته بندرگاه یوکوهاما درمیابد که قوانینی که زندگی اش را ساخته ، پایه و اساس محکمی ندارد. با باور به این موضوع و برای نجات زندگی خود، او قربانی چرخه ای دستکاری شده از فریب و انتقام می گردد...
یک تریلر جنایی که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. در سال ۱۹۴۴، باکر، یکی از مبارزان نهضت مقاومت، توسط گشتاپو به زندانی در لیوواردن فرستاده میشود. در آنجا، قرار است او و دیگر مبارزان متفقین نهضت مقاومت، طی یک فرار بزرگ از زندان، توسط همرزمانشان نجات داده شوند.
نورمن می خواهد مانند پدرش پلیس شود، اما در آزمون قد مردود می شود (در میان دیگران). یک روز او لباس کهنه پدرش را در می آورد و "راه می رود". این منجر به سطحی از هرج و مرج می شود که فقط نورمن می تواند ایجاد کند.
یک فضانورد ناسا ناپدید میشود و ظن دزدیده شدن او میرود , سرویس امنیتی متوجه میشوند که نامزد او در واقع یک جاسوس دوجانبه بوده است و میتواند مظنون اصلی بشمار بیاید ...
این داستان، روایت زندگی زوج جوانی است که پس از ازدواج با مشکلات عدیدهای روبرو میشوند. در پی این مشکلات، آنها به ناچار به دنیای خلافکاری کشیده میشوند و به عضویت یک باند سرقت خودرو درمیآیند.
داستان دربارهٔ دانشمندی دیوانه است که با کمک مرد-میمون خود زنان جوان را ربوده و با آزمایشهای پیوند مغز آنها را شکنجه میدهد. یک کشتیگیر زن که خواهرش نیز قربانی شده است، قسم انتقام از این دانشمند دیوانه را میخورد.
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 3 جایزه دیگر. award
دو دختر دوقلو هنگام تولد از هم جدا می شوند. یکی از آنها در یک خانواده محبت آمیز بزرگ می شود و دیگری نه. آنها بالاخره به طور کاملا تصادفی در یک نمایشگاه شهر همدیگر را ملاقات می کنند. هیچ کس هرگز به آنها در مورد دیگری چیزی نگفته بود، بنابراین آنها شروع به آشنایی با یکدیگر می کنند...