گراهام ساووی، ستاره فوتبال، پس از ملاقات با یک دختر، نظرش را در مورد عشق تغییر می دهد. او متوجه می شود که عشق چیزی است که او همیشه به دنبالش بوده است...
لکس، مجری سابق تلویزیون، کریسمس را با پسرش، همسر سابقش و دوست جدیدش در یک کلبه در کوهستان می گذراند. او برای جلوگیری از تنش بین خود و همسر سابقش، داوطلب می شود در کلبه کار کند و از طریق رسانه های اجتماعی با دنبال کنندگانش در ارتباط است...
لام، مردی بدنام و خشن، پس از ترک دنیای جنایت، در محله فقیری زندگی آرامی دارد. اما زمانی که ناپدید شدن دخترخوانده اش را متوجه می شود، برای پیدا کردن او، دوباره به دنیای جنایت بازمی گردد. او در آنجا با نسل جدیدی از جنایتکاران روبرو می شود که به مراتب خطرناک تر از او هستند...
داستان آشتی و بخشش پدر و دختری که به دلیل مشکلاتی، از هم دور شده اند. پدر با تلاش و فداکاری، سعی می کند اعتماد دخترش را جلب کند و رابطه شان را بهبود بخشد...
دختر یتیمی که تنها با برادر ناتنیاش زندگی میکند، توسط دوستانش به یک مهمانی دعوت میشود و با مرد جوانی آشنا میشود. این جوان عضو یک باند آدمربایی است و توسط برادر دختر برای ربودن و کشتن او استخدام شده است. دختر که از نقشه خبر دارد، برای زندگی خود میجنگد...
نه غریبه که در تعطیلات کریسمس در فرودگاه گیر افتادهاند، برای سفر جادهای کریسمس به دنور با هم همراه میشوند و در طول سفر با ماجراجوییهای غیرمنتظرهای روبرو میشوند که باعث میشود با یکدیگر آشنا شوند و پیوندهای عمیقی با یکدیگر برقرار کنند...
آوا در هتل سینسترا آرزو میکند که والدینش ناپدید شوند. صبح روز بعد، آرزوی او برآورده میشود و همه بزرگسالان هتل ناپدید میشوند. آوا و سایر کودکان که تنها ماندهاند، باید برای یافتن راه حلی برای بازگرداندن والدین خود تلاش کنند...
دو پسر نوجوان ناواجو از دنیاهای متفاوت، در طول یک تابستان که مشغول چراندن گوسفندان در مزرعه مادربزرگشان در آریزونا بودند، با یکدیگر پیوند میخورند و بیشتر در مورد گذشته خانواده و خودشان میآموزند...