آدری و سه خواهر و برادرش در یک خانه قدیمی که قرار بود تعطیلات تابستانی خود را با پدرشان در آنجا بگذرانند، رها میشوند. پدرشان به طور غیرمنتظرهای در طول شب ناپدید میشود.
کی نا، زنی جوان، با وجود داشتن شغل و رابطه ای پایدار، احساس ناخشنودی می کند و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند. او در نهایت، علی رغم مخالفت دیگران، برای شروعی جدید به نیوزیلند می رود.
روح کوچکی که بیخانمان است، به دنبال مکانی برای زندگی، به قطار ارواح میرود و با ساکنان عجیب آنجا روبرو میشود. او ناخواسته توجه دنیای بیرون را جلب میکند و برای نجات آینده قطار و فرصت خود برای داشتن خانواده، با هیولاها همراه میشود.
میونگ اون مفهوم کلمه "خانواده" را درک نمی کند. او این موضوع را پنهان می کند، زیرا با تصویری که از خود در ذهن دارد، بسیار متفاوت است. اما در دنیای نویسندگی، او هیچ محدودیتی را نمی پذیرد و آزادانه می نویسد.
کشف مقبره بکر توت عنخ آمون، جهانیان را مسحور خود ساخت. پس از رخدادهای رازآمیز، شایعات نفرینی سر برآوردند. پوشش رسانهای و افسانههای مصر باستان، کنجکاوی جهانیان را برانگیخت و متخصصان را بر آن داشت تا ماهیت حقیقی نفرین احتمالی را بررسی کنند.
معلم جوانی علیه روشهای آموزشی قدیمی و منسوخ مدرسه، قد علم میکند، در حالی که پالکو، یک دانشآموز خارجی جدید، برای تطبیق با سیستم آموزشی سختگیر و طاقتفرسای مجارستان دستوپنجه نرم میکند. داستانهای آنها، بازتابی از ستم و فشار اجتماعی است.
داستان، زندگی یک قاتل حرفه ای را روایت میکند که با تزریق ماده فلجکننده به زنی اندوهگین، او را در معرض خطر مرگ قرار میدهد. این زن برای زنده ماندن، مجبور است پیش از آنکه بدن بیجانش به زمین بیفتد، فرار کند، مبارزه کند و پنهان شود.
باربی، که زمانی یک مادر و شریک فداکار بود، با چالشهای جدیدی روبرو میشود زیرا به سن ۵۵ سالگی میرسد و به تاریکی، خشونت و پوچی فرو میرود، در حالی که با هویت، روابط و پیچیدگیهای زندگی خود دست و پنجه نرم میکند.
رویال رامبل 2025، سی و هشتمین دوره این مسابقات، توسط کمپانی دبلیو دبلیو ای در تاریخ 12 بهمن 1403 در ورزشگاه لوکاس اویل در ایندیاناپلیس آمریکا برگزار شد.
در این داستان، هنری هارت با یک طرفدار بسیار مشتاق روبرو میشود که به دستگاهی برای سفر به دنیایهای موازی دست پیدا میکند. هنری و دوستانش درگیر ماجراجویی خطرناکی میشوند و باید راهی برای بازگشت به دنیای خود پیدا کنند.
داستان کلاریسا شیلدز، بوکسور مشهور به "تی-رکس" اهل فلینت، میشیگان، داستانی است از تلاش و پشتکار برای رسیدن به یک هدف بزرگ. او با تمرینات سخت و ارادهای پولادین، توانست به افتخار بزرگی دست یابد و به عنوان اولین زن آمریکایی، مدال طلای المپیک را در رشته بوکس از آن خود کند.
جون وو به دختری به نام جون یون هشدار میدهد که قرار است کشته شود. جون یون با تحقیق پی میبرد که جون وو ممکن است قاتل باشد و حالا باید بفهمد که آیا او دروغ میگوید یا نه، قبل از اینکه اتفاق بدی برایش بیفتد.