دو زن که در حال جمعآوری وسایل دوست فوتشده خود هستند، نوارهای VHS پیدا میکنند که در آنها صحنههای عجیب و ترسناکی از خودشان به تصویر کشیده شده است. با دیدن هر یک از این نوارها، آنها بیشتر تحت تأثیر نیرویی شیطانی و مرموز قرار میگیرند.
کاتیا، یک محقق ۳۵ ساله در یک شرکت تولید فیلم مستند، رابطهای پرفراز و نشیب با دوستپسرش، فرد، دارد. او با مشارکت در یک پروژه جدید، سرانجام تفاوتهای خود را به زبان میآورد و این آشکارسازی زندگی آنها را زیر و رو میکند.
این فیلم داستان سه دوست صمیمی را روایت میکند که از حومه پاریس به یک استراحتگاه در کارائیب سفر میکنند. در این سفر، آنها درگیر قاچاق مواد مخدر میشوند. پس از مدتی، یکی از آنها در مسیر بازگشت به فرانسه ناپدید میشود و دو نفر دیگر با ناامیدی تمام، به جستجوی او میپردازند.
این فیلم داستان چهار خواهر و برادر بومی را روایت میکند که پس از سقوط هواپیما، ۴۰ روز در جنگلهای کلمبیا زنده ماندند. فیلم با نمایش همکاری نیروهای بومی و نظامی و استفاده از دانش سنتی، به بقای آنها میپردازد.
یک سرآشپز معروف درست پیش از دریافت سومین ستاره میشلن خود، ناپدید میشود. کلارا، دخترش، اداره رستوران را به دست میگیرد و پس از دو سال، برای یک کنگره آشپزی به تایوان دعوت میشود.
آشپزی جوان که در شرف راهاندازی رستوران اختصاصی خود در شهر پاریس است، به دلیل یک اتفاق اورژانسی در خانوادهاش، ناچار میشود به زادگاه خود بازگردد. در این بازگشت و به دور از فضای شهری، خاطرات قدیمیاش در ذهنش زنده میشوند و تمام باورها و قطعیتهای او دچار تردید میگردند.
مأمور ویژه و سرشناس آمریکایی، مگوالتر، به اشتباه مسئول حملات زنجیرهای در نقاط مختلف جهان معرفی میشود. او برای پاک کردن نام خود از این اتهامات، دست به فرار میزند تا بتواند راز اصلی این ماجرا را کشف کند، توطئهای جهانی را از بین ببرد و در نهایت جان مردم دنیا را نجات دهد.
داستان در مورد دختری به نام ساتی است که در روستایی در منطقه آراکو زندگی میکند. او بدون اینکه مورالی، راننده یک تاکسی، را از نزدیک دیده باشد، از طریق تلفن عاشق او میشود.
داستان در مورد برادری است که از خواهرش در برابر مشکلات گوناگون زندگیاش محافظت میکند. در این اثر، پیوند عمیق و زیبای بین خواهر و برادر به تصویر کشیده میشود و نشان میدهد که آنها چگونه با وجود سوءتفاهمها، رابطهشان را حفظ میکنند و ادامه میدهند.
لری دِ کِیبل گای با لحنی شوخ و بامزه، در مورد مسائلی مثل بزرگ کردن فرزندان، بالا رفتن سن و موقعیتهای مضحکی که در دنیای امروز با آنها مواجه هستیم، صحبت میکند.
زنی به قصد یک فرصت شغلی در زمینه هنر و با این تصور که قرار است در پاریس فرانسه باشد، وارد یک برنامه تلویزیونی دوستیابی میشود. اما خیلی زود درمییابد که محل برنامه در واقع در پاریس تگزاس است. او تلاش میکند تا از برنامه کنار گذاشته شود، اما به طور غیرمنتظرهای دلباخته شخصیت اصلی برنامه (بچلر) میشود که همین موضوع، تمام برنامهریزیهای قبلی او را به هم میریزد.
دو مادر از نسلهای متفاوت باهم متحد میشوند تا آینده فرزندانشان را تضمین کنند، اما فرزندانشان که متعلق به نسل زد هستند، نقشههای دیگری دارند و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف و شکاف بین آنها میشود.
این داستان به تلاشی خستگیناپذیر برای انتقام میپردازد که زندگی یک مرد را از جوانی تحت تأثیر قرار داده است. او با انگیزۀ جبران اشتباهات گذشته، به سفری پرآشوب قدم میگذارد و بیننده را با پیچیدگیهای این مسیر پرمخاطره همراه میکند.
داستان درباره کارگر رستورانی است که با یک تلویزیون مرموز به مدرسهای ویژه تبهکاران سینمایی منتقل میشود. او در این مدرسه، نه تنها هدف جدیدی در زندگی پیدا میکند، بلکه فرصتی برای انتقام گرفتن از کسانی که به او بدی کردهاند، به دست میآورد.