در بحبوحه هرج و مرج جنگ جهانی اول، پدری که سوگوار از دست دادن عزیزی است، به قهرمانی برمیخیزد. او در حالی که با گروهی از روستاییان از دست دشمنی بیرحم و انتقامجو میگریزد، آنها را به سوی مکانی امن هدایت میکند.
آثار با آرا آشنا میشود و این آشنایی تأثیر مثبتی بر او میگذارد و باعث میشود که او به انسان بهتری تبدیل شود. با این حال، هر دوی آنها هنوز در ابتدای جوانی خود هستند و لازم است که برای دستیابی به اهداف و آرزوهایشان تلاش کنند.
خانوادهای که در نسلهای متوالی با شکست عشقی مواجه شده، حالا با تصمیم جوانترین عضو خود روبرو است: او باید انتخاب کند که راه عشق را در پیش بگیرد یا آن را برای همیشه رها کند.
زمانی که مادر هانا سوِنسِن (با بازی سوئینی)، یعنی دلورس (با بازی نیون)، در جستجوی خانهای برای خواهرش، میشل (با بازی اتکینز)، به طور ناگهانی با جسد صاحبخانهای که از مشتریان دائمی کافه «کوکی جار» بود، روبهرو میشود، هانا بیشتر از هر کس دیگری غافلگیر و شوکه میشود.
در سومین قسمت از مجموعه «قصابها»، سه زن طعمه یک قاتل بیرحم میشوند که قربانیانش را در ون شخصیاش به قتل میرساند و اعضای بدن آنها را تکهتکه میکند. از سوی دیگر، یک کلانتر هوشمند در تلاش است با کنار هم قرار دادن سرنخهای باقیمانده، قاتل را پیدا کند.
یک چهره قدرتمند در صنعت موسیقی نیویورک، با یک نقشه اخاذی پیچیده مواجه میشود و در یک تصمیم سرنوشتساز قرار میگیرد. این داستان، روایتی مدرن از فیلم کلاسیک «بالا و پایین» کوروساوا است.
پیر نوجوان ۱۳ سالهای است که پس از مرگ ناگهانی مادرش به مزرعه پدرش بازمیگردد. او که در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، در علاقه خود به اسکیتبورد پناه میگیرد. در این مسیر، با یک غریبه که خود نیز اسکیتباز سابق است، آشنا میشود. این دو نفر با کمک یکدیگر سعی در بازسازی زندگی خود دارند.
یوناتان، کارشناس ساعت، با یک کلاهبردار به نام اریک شریک میشود و شیفته زندگی او میگردد. وقتی سارقی به نام "جو" به سفارش اریک، پنج نقاشی را از موزهای در پاریس میدزدد، هر سه نفر درگیر اتفاقات خطرناکی میشوند. این داستان واقعی نشان میدهد که یک سرقت بزرگ کار افراد آماتور نیست.
در شب هالووین، قاتل شناختهشدهای به نام بِنی موفق به فرار از آسایشگاه میشود. او با پوشیدن ماسک مترسک، شهر سیاتل در دهه ۱۹۸۰ را غرق در خون و وحشت میکند و در این میان، یک زن جوان را به عنوان هدف اصلی خود انتخاب کرده است.
تام سایر و هاک فین بار دیگر در ماجراهایی هیجانانگیز و علمی ظاهر میشوند. این دو دوست به همراه بکی تاچر و دوستان دیگرشان، در جریان مقابله با تلهگذاران، سارقان و دشمنان قدیمی، با مفاهیم علمی واقعی مانند نیروی جاذبه، انرژی و مغناطیس آشنا میشوند و آنها را به کار میگیرند.
چهار بازنشستهی پرشور اوقات خود را با حل کردن پروندههای قتل قدیمی برای سرگرمی میگذرانند، اما کارآگاهبازی آنها زمانی هیجانانگیز میشود که ناگهان با یک معمای جنایی واقعی روبرو میشوند.
این داستان در مورد یک پلیس شرافتمند است که شغل خود را تغییر داده و به مربیگری روی آورده است. او به شاگردانش کمک میکند تا با مشکلات و پیچیدگیهای گوناگون زندگی خود کنار بیایند.
در دل کوچههای تودرتوی شرق امان، ماجرایی جنایی آغاز میشود. یک فرد باجگیر با اقدامات خود، مجموعهای از حوادث پیشبینینشده را به جریان میاندازد. این وقایع باعث میشود مسیر زندگی ساکنان به شکلی غیرقابل کنترل به هم گره بخورد و به سمت بینظمی و آشفتگی پیش برود.
پای، دانشآموزی گوشهگیر، پس از ورود به مدرسهای جدید، با جو، پسری محبوب، آشنا میشود. با مرگ ناگهانی جو، پای برای جلب نظر دانشگاه، ساخت فیلمی به یاد او را پیشنهاد میدهد...
نگاهی صمیمانه به سفر تحولآفرین اسنوبوردسوار، کیمی فاسانی، به سمت مادری. او با حمایت متخصصان، در طوفانهای زندگی حرکت میکند، در عین حال که جایگاه خود را در اسنوبوردینگ حفظ کرده و به عنوان یک زن رشد میکند.