داستان انیمیشن ادامهای بر شماره قبلی آن یعنی «پلیس سیار ۱ – Patlabor 1: The Movie» میباشد. در این قسمت با تایید حملهای تروریستی به نیروی هوایی، گروه ویژه شماره ۲ در میان یک درگیری رو به رشد سیاسی گرفتار میشود و تصمیم میگیرد…
شهری کوچک در غرب ویرجینیا میزبان فستیوالی افسانه ای به نام کوه هالووین است، جایی که جمعیت کثیری از مردم با لباسهایی بخصوص برای شبی همراه با موسیقی و فساد جمع شده اند. اما خانواده ای که غریزی آدمخوار هستند و در جنگل زندگی می کنند، در کمین آن ها هستند...
«اولیویه» (گورمه)، نجاری است که حرفه اش را به نوجوان هایی یاد می دهد که استعدادش را دارند. زندگی و کار یک نواخت «اولیویه» با استخدام «فرانسیس» (مارین)، شاگردی جدید -که به دلایلی نامعلوم، حواس و توجه «اولیویه» را جلب می کند – دچار تغییراتی می شود…
یک دختر جوان با توانایی خارق العاده اش که میتواند با حشرات ارتباط برقرار کند به یک مدرسه ی سوئیسی می رود جایی که در آن محل قتل های عجیبی رخ می دهد و او می تواند با توانی غیرعادی اش در حل ماجرا کمک کند
یک روانی، پس از اینکه از زندان آزاد می شود به محله قدیمی اش باز می گردد. او به دنبال زنی است که قبلاً قصد داشته به او تجاوز کند و مردی که از آن زن محافظت می کرده...
شیء با ارزشی (مهر پادشاه) در حین انتقال به جامعه ارواح به وسیله گروهی مرموز دزدیده شده و توشیرو هیتسوگایا، کاپیتان بخش دهم، که برای انتقال مهر انتخاب شده، با رهبر دزدان مبارزه می کند و کمی بعد ناپدید می شود. پس از این اتفاق جامعه ارواح تشخیص می دهد که هیتسوگایا توشیرو خائن است و باید دستگیر و اعدام شود. کوروساکی ایچیگو این تصمیم را نمی پذیرد و به همراه ماتسوموتو رانگیکو، کوچیکی روکیا و آبارای رنجی تصمیم میگیرند تا مغز متفکر دزد مهر را برملا کرده و هیتسوگایا را پیدا کنند تا آزاد شود. در همین هنگام، یک شیاد به دنبال مجرمان میگردد و به رازی تاریک که مرتبط با یک شینیگامی مرده می باشد، پی می برد.
یک زن جوان بنام کریستینا بین مرگ و زندگی گیر افتاده است... و یک مامور تشییع جنازه که ظاهرا توانایی انتقال مردهها را دارد، او را برای رفتن به دنیای آخرت آماده می کند. اما از طرفی این احتمال وجود دارد که کریستینا هنوز زنده باشد و قصد مرد زنده به گور کردن او باشد.
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
«پل هکت» (دان) یک شب محیط امن آپارتمانش را در منهتن ترک می کند و برای ملاقات با دختری به نام «مارسی» (آرکت) به محله های پایین شهر نیویورک می رود. در طول شب مجموعه ای از حادثه های عجیب و غیر مترقبه به او ثابت می کند که بهتر بود و در خانه اش می ماند و تلویزیون تماشا می کرد.
جسد زن جوانی را در تاکستانی در جنوب فرانسه پیدا می کنند. او برای گشتن تمام منطقه جلوی اتومبیل ها را می گرفته و شب ها در کیسه خوابش می خوابیده است. طی یک سری رجعت به گذشته، آدم هایی که در چند هفته ی آخر زندگی اش او را ملاقات کرده اند از تأثیری که «مونا» (بونر) روی آنان گذاشته می گویند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
خبرنگار مجله "جاناتان فیشر"، که در خطر از دست دادن کار خود قرار دارد، قول می دهد داستانی موفق بنویسد. اما راه به جائی نبرده و اقدام به جعل یک داستان می کند و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
ويسکانسين، بيستم اوت سال 1977. «جني هيدن» (آلن) بيوه اي جوان است که شبي نوري آبي رنگ وارد اتاقش مي شود و کم کم شکل و شمايل و مشخصه هاي همسر مرحومش را به خود مي گيرد. اين موجودي بيگانه (بريجز) است، که سعي مي کند. با «جني» ارتباط برقرار کند...
در حالیکه "مالتازارد" هفت فوت قد و "آرتور" به اندازه دو اینچ کوچک شده اند، قهرمانان ما مجبور هستند راهی برای بازگشت به اندازه طبیعی خود پیدا کرده و به کمک دوستان خود با "ام" شرور مبارزه کنند...