رویداد FireAid در تاریخ 30 ژانویه در سالن های Intuit Dome و Kia Forum برگزار شد.این رویداد با حضور هنرمندان و چهره های برتر موسیقی و سرگرمی برگزار و هدف آن جمع آوری کمک های مالی برای بازسازی مناطقی است که در آتش سوزی های اخیر آسیب دیده اند. همچنین، این رویداد به منظور حمایت از اقداماتی برای پیشگیری از آتش سوزی های مشابه در آینده در جنوب کالیفرنیا برگزار شد.
داستانی درباره جی هی است که رویای دگرگون کردن زندگی اش را در سر دارد. دخترش نیز برای رسیدن به این هدف، به خانه ی یک دلال آثار باستانی که ثروتی بالغ بر 60 میلیارد وون دارد، رخنه می کند.
پسربچهای که مادرش او را رها کرده است، با یک تبهکار فراری مواجه میشود که تصمیم میگیرد او را با خود همراه کند. مرد و کودک خیلی زود به یکدیگر علاقهمند میشوند و مانند پدری و پسری، رابطهای ناگسستنی پیدا میکنند.
داستان یک خانواده به ظاهر بینقص را روایت میکند. با ورود مشاور به زندگی این خانواده، محیط خانه به شدت سمی میشود و پدر را مجبور به ترک خانه میکند. این شرایط نامناسب، منجر به آزار و اذیت کودک و در نهایت فرار پسر ۱۲ سالهای از خانه میشود.
شاهزاده خانم مغرور کراسومیلا منزوی زندگی می کند، مشاورانش نقشه می کشند تا او را به یک فرد ضعیف شوهر دهند. شاه میروسلاو به عنوان یک باغبان تغییر قیافه می دهد تا غرور او را درمان کند. آنها از خشم مشاوران فرار می کنند. او هویت او را کشف می کند. آنها ازدواج می کنند و مشاوران اخراج می شوند.
یک زن کمالگرا که غرق در کار خود است، در یک شهر کوچک گرفتار میشود و پس از برقگرفتگی توسط چراغهای کریسمس، به طور غیرمنتظرهای در یک فیلم تعطیلاتی کلیشهای بازی میکند.
جولی شانزده ساله، علیرغم بیماری و هشدارهای پزشکان و خانوادهاش، تصمیم میگیرد که به رویاهایش پایبند باشد. او از عشقش باردار میشود و با پنهان کردن بارداریاش، تصمیم میگیرد که بچه را نگه دارد. جولی با این کار، به همه یادآوری میکند که زندگی کوتاه است و باید از لحظات آن به بهترین شکل ممکن استفاده کرد.
نامزد تیفانی عروسی را به هم میزند و تیفانی دلشکسته میشود. رقیب او در محل کار نیز از این فرصت استفاده کرده و تمام مراسمهای لغو شده را برای عروسی خود میگیرد.
در این مستند مردی را میبینیم که عشق و علاقه اش به گربهها، زندگی اش را برای همیشه دگرگون ساخته و بهترین دوست خود را در این موجودات دوستداشتنی یافته است.
لیا، صاحب یک فروشگاه محصولات ارگانیک، و جوناس، سرآشپز مشهور، برای پیشرفت در کارشان، مجبور به همکاری میشوند. آنها از تاثیر این همکاری بر روابط شخصیشان بیخبرند و باید بر غرورشان غلبه کنند تا بتوانند با هم کار کنند.