وقتی که شرکت خانوادگی “استبر” به کارآفرین موفق “لارس هالبو” ارث میرسد، وی به دانمارک برمیگردد، اما وقتی او از همکاری در قیمت گذاری با کارتلی غیر قانونی خودداری میکند، شرکت کوچک خود او تحت فشار شدیدی قرار میگیرد
داستان بازمیگردد به سلسله ی چوسون و توطئه هایی که برای ترور شاه جئونگ جو چیده می شود. امپراتور جئونگ جو به امپراتور بدشانس هم معروف است زیرا همیشه هدفی برای قاتلین بوده است...
دو ارکستر بلژیکی به نام های “فلمیش” و “والون” بعنوان نماینده قاره اروپا در مسابقات شرکت می کنند. “فلمیش” در بخش تک نوازی شکست می خورد و اوضاع بحرانی می شود…
یک متخصص و دانشمند علوم ژنتیک ، موفق به شبیه سازی نوزاد انسان دختر می شود که نام او را الیزابت می گذارد. اما به زودی شغل و تخصص او توسط یک راز تاریک تهدید می شود ، رازی که نابودی همه کس و همه چیز با ارزش او را تهدید می کند …
در ژاپن, سرهنگ "یوکی" پیشنهاد ایجاد یک مدرسه جاسوسی را می دهد, در همین حین "کاتو" که با مجازات اعدام مواجه هست سعی می کند به هر صورت ممکن خود را وارد این مدرسه کند او موفق به انجام این کار می شود و بعد از آموزش های سخت حال باید اولین ماموریت خود را با موفقیت پشت سر بگذارد و ...
پس از گذشت چند سال از سرقت ۴ میلیون یورویی از فرودگاه سوئد، اِستل(موآ گامِل) همسر تامی رئیس باند سرقت به همراه دختر کوچکش از سری لانکا به سوئد باز می گردد. اِستل به سراغ بابی (اُلا راپاسی) و مَت شرکاء تامی در سرقت می رود و تقاضای سهم تامی را می کند ..
در این فیلم جک رینور، بازیگر آمریکایی ایرلندی نقش جان، راننده جوان تاکسی را بازی می کند که برای متحد کردن خانواده و نجات مادرش از دام اعتیاد، درگیر دنیای زیرزمینی جنایتکاران می شود...
مینکا یه نوجوان اهل جزایر پلینزی است که همراه با مادر معتادش در مرکز شهر زندگی میکنند . مینکا میخواهد مادرش را برای ترک اعتیاد به یک کمپ ببرد که در مسیر با سه نفر آشنا میشود...