خیاطی پس از به سرقت بردن کیفی از دل یک معامله نافرجام مواد مخدر، ناخواسته خود را در مخمصهای گرفتار میکند. در این بازی فزاینده موش و گربه، هر یک از تصمیمهای او سرنوشتی کاملاً متفاوت را برایش رقم میزند.
داستان در اقیانوس آرام، سال ۱۹۴۲ اتفاق میافتد. یک سرباز ژاپنی و یک زندانی جنگی بریتانیایی در جزیرهای متروک گرفتار شدهاند، و توسط موجودی مرگبار شکار میشوند. دو دشمن خونی باید برای بقا در برابر ناشناختهها با هم متحد شوند.
دورا، دیهگو و دوستان جدیدشان دل به جنگل خطرناک آمازون میزنند و در رقابتی تنگاتنگ میکوشند تا گنج افسانهای سول دورادو (خورشید طلایی) را قبل از اینکه نیروهای شرور قدرت عظیم آن را به دست آورند، کشف کنند.
سی و هشتمین دوره مسابقات سالانه سامراسلم قرار است در روزهای ۲ و ۳ اوت ۲۰۲۵ (مصادف با ۱۱ و ۱۲ مرداد ۱۴۰۴) به مدت دو شب در ورزشگاه متلایف در شهر ایست رادرفورد، ایالت نیوجرسی برگزار شود.
داستان در مورد دو جوان است که عاشق هم میشوند اما آینده نامعلومی پیش روی آنهاست. این آینده ممکن است آنها را از هم جدا کند و به همین دلیل، آنها تلاش میکنند تا احساساتشان را نادیده بگیرند.
در یک رقابت زیرزمینی بیرحمانه، بهترین قاتلان جهان با گروهی سرکش روبرو میشوند که نقشهای مرگبار در سر دارند: آنها باید به مسابقه نفوذ کنند، از کشتار خونین جان سالم به در ببرند و مغز متفکر این رقابت را شکست دهند.
یک زیردریایی روسی در دریای گرینلند ناپدید میشود. فرمانده ویکتور ورونین که برادرش هم در زیردریایی حضور دارد، مأموریت نجات را آغاز میکند. در همین حین، با تخریب یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب، یک هیولای کراکن از دل آبها بیرون میآید.
کوتی، یک مرد ناشنوا و لال با شخصیتی پرشور و عدالتخواه است. زمانی که او در یک آسایشگاه ویژه برای افراد کمبرخوردار مشغول به کار میشود، به دنبال برقراری عدالت است. این تلاشها او را به دردسر میاندازد، تا جایی که با قانون درگیر میشود و همین امر باعث تیره شدن رابطهاش با خواهرش، دوی میشود.
داستان یک زوج را روایت میکند که یکی از آنها افسر پارک ایالتی است. آنها در حالی که با غم ناپدید شدن پسر نوجوانشان دست و پنجه نرم میکنند، با معمایی محلی نیز روبرو میشوند. این معما نه تنها زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه روابطشان را نیز به چالش میکشد و در نهایت، آنها را در مرز واقعیت و خیال قرار میدهد.
سه برنامه نویس جوان با فناوری متروکه ای مواجه می شوند که هدف آن تشخیص حضور ماوراء طبیعی است. آنها این فناوری را مهندسی معکوس کرده و یک برنامه برای تلفن های خود ایجاد می کنند که به آنها اجازه می دهد ارواح را ببینند و در نتیجه زندگی خود را به خطر می اندازند.
هی جون، پسری جوان، گرفتار تسخیر روحی پلید گشته است. راهبه یونیا، به همراه دستیارش میکائلا، برای نجات او تلاش میکند. کشیش پاول سعی در درمان او از طریق روشهای پزشکی دارد، در حالی که کشیش اندرو برای بیرون راندن روح خبیث از هی جون، دست به مراسم جنگیری میزند.
در سپتامبر 1998، جنایتی هولناک در خانه خانواده اریکسن رخ داد. برایان 18 ساله، پسر خانواده، به همراه دوستش رابرت لارنس 27 ساله، پدر و مادر خود، باربارا و گوردون را به طرز وحشیانهای به قتل رساندند. این فیلم یک ساعته، جزئیات این جنایت هولناک را به تصویر میکشد.
یک کمدی-درام موقعیتی به زبان پنجابی است که حول محور "هارجیت"، یک کارگزار بیمه ناموفق، و مشاجرات بیپایانش با همسرش "پارم" میچرخد. روال روزانه آنها پر از کنایههای طنز، زخمزبانهای نیشدار، و هرجومرجِ قابل درک یک زوج متأهل طبقه متوسط است.
وقتی آنا، یک زن جوان و جاهطلب آمریکایی، برای تحقق رؤیای کودکی خود به دانشگاه آکسفورد میرود، همه چیز در زندگیاش طبق برنامه پیش میرود تا اینکه با یک مرد محلی جذاب و باهوش آشنا میشود که زندگی هر دوی آنها را به شدت تغییر میدهد.
فلوریا، پرستاری فداکار، بیوقفه در بخش بیمارستانی با کمبود کادر خدمت میکند. با این حال، امروز شیفت کاری او به یک رقابت پرتنش و فوری با زمان تبدیل میشود.