این روایت، مبارزات لورنز هارت با اعتیاد به الکل و اختلالات روانیاش را بازگو میکند؛ وضعیتی که هنگام تلاش او برای حفظ ظاهر در شب گشایش نمایش «اوکلاهما!» به اوج میرسد.
دو مرد جوان که وسواس فکری در مورد تئوریهای توطئه دارند، مدیرعامل یک شرکت بزرگ را میربایند. آنها متقاعد شدهاند که او یک موجود فضایی است که قصد نابودی کره زمین را دارد.
این داستان درباره رابطه پرتنش مادر جوانی به نام مورگان گرانت و دختر نوجوانش کلارا است. مرگ غمانگیز همسر مورگان (کریس)، این تنش را تشدید کرده و آنها را ناچار میسازد تا با هم با سختیهای زندگی روبرو شوند.
یک مبلغ مذهبی ۲۶ ساله به جزیره دورافتاده سنتینل شمالی سفر میکند، مصمم است تا یک قبیله منزوی را به دین خود دعوت کند، در حالی که مقامات تلاش میکنند قبل از وقوع آسیب احتمالی مداخله کنند.
داستان درباره دو برادر دوقلوی همسان با ارزشهای متضاد است که در مسیر پرپیچوخم زندگی، پس از عبور از دنیای جرم و جنایت، با مفاهیمی چون خیانت و رستگاری مواجه شده و سرشت عمیق انسان را آشکار میسازند.
همزمان با رقابت جهانی برای مواد معدنی حیاتی، یک مسیر تجاری جدید در حال تغییر آفریقای مرکزی است. فیلم «در مسیر لوبیتو: سفری به مرزهای جدید آفریقا» کاوشگر دواین فیلدز - با همکاری ارائهدهنده خدمات تلفن همراه پان-آفریکن، آفریکل - را از اقیانوس هند تا اقیانوس اطلس در امتداد کریدور لوبیتو دنبال میکند و تأثیر مبارزات قدرت جهانی را بر زندگی محلی ردیابی میکند. این فیلم از طریق صداهایی در محل، بررسی میکند که آیا کریدور لوبیتو پیشرفت واقعی را به همراه خواهد داشت یا صرفاً تعادل کنترل را تغییر میدهد.
نمرات ضعیف در امتحانات، معلمان مست و یک مدیر اخاذ؛ حالا نوبت معاون مدیر، تام، است که فساد مدیر را افشا کند و قبل از اینکه هیئت مدیره مدرسه آنها را تعطیل کند، اوضاع مدرسه را روبراه کند.
الا در ۲۶ سالگی میخواهد از مادر یونانی سلطهگر و زندگی بیحاصلش فرار کند. وقتی مادرش میمیرد اما به صورت روح برمیگردد، الا احساس میکند که در دام افتاده است تا اینکه نیک، عشق سابقش، دوباره ظاهر میشود و امیدی برای عشق و استقلال در او زنده میشود.
در فوریه ۲۰۲۰، یک کشتی تفریحی لوکس حامل ۳۷۰۰ نفر به بندر یوکوهاما رسید. ابتلای یکی از مسافران که در هنگ کنگ پیاده شده بود، به ویروس کرونای جدید تایید شد. از آن زمان، ویروس کرونا به سرعت در کشتی تفریحی شیوع پیدا کرده است.
یک مدیر اجرایی برای تضمین خرید یک برند شامپاین مشهور قبل از کریسمس به فرانسه سفر میکند، اما برنامههایش زمانی که درگیر یک رابطه عاشقانه ناگهانی با یک پاریسی جذاب میشود، به هم میریزد - و درمییابد که او پسر بنیانگذار آن برند است.
مردی انگلیسی برای دیدار مجدد با برادر گوشهنشین و از خود راندهاش، راهی جنگلهای شمال انگلستان میشود. گذشته پیچیده و دگرگونشده آنها، که متأثر از اتفاقات مهمی در دهههای پیش بوده، انگیزه این سفر است.
یک خواننده و ترانهسرای منزوی، وقتی که اتفاقی با یک دانشجوی پرستاری خجالتی آشنا میشود و این اتفاق الهامبخش آنها برای خلق یک آهنگ متحولکنندهی زندگیشان میشود، صدای خود را دوباره کشف میکند و درهایی را به روی آنها میگشاید که هرگز تصورش را هم نمیکردند.
داستان دربارهی زنی در دههی هشتاد زندگی است که پس از ورود به مرکز مراقبت سالمندان، تلاش میکند با تضادهای درونی و روابطش کنار بیاید؛ این درگیریها با کاهش حافظه و تغییر هویت سنیاش پیچیدهتر میشود.