استیو بکشال، فعال محیط زیست، دقیقاً پنجاه سال بعد، مراحل سفر پادشاه به قطب شمال کانادا در سال ۱۹۷۵ را مرور میکند، حس ماجراجویی شدید شاهزاده چارلز جوان را دوباره کشف میکند و از تغییرات چشمگیر سیاره ما پرده برمیدارد.
یک تاجر سرسخت، آقای سود، مجبور میشود در یک شب کریسمس سرنوشتساز - با هدایت سه روح فراموشنشدنی - در سفری به سوی شفقت و رستگاری، با گذشته، حال و آینده خود روبرو شود.
ناتالیا و گینِل روستای کوچک خود در دانوب رومانی را برای کار در یک شهر بزرگ فلاندری ترک میکنند. یک شب، وقتی ناتالیا پس از ملاقات با یکی از افراد محلی مورد حمله قرار میگیرد، از ایتا، یکی از دوستان قدیمیاش که به یک خلافکار تبدیل شده، میخواهد به او کمک کند.
یک آدمکش سالخورده که در از بین بردن بدترین افراد جامعه مهارت دارد، با یک شاگرد جوان که مشتاق یادگیری این حرفه است، روبرو میشود. با شکلگیری یک پیوند بعید بین آنها، قاتل کهنهکار در سالهای پایانی زندگی پر از خشونت و عادت خود، هدفی تازه پیدا میکند.
ازدواج بینقص یک زوج پس از اولین ملاقاتشان، زمانی مورد آزمایش قرار میگیرد که زن به رفتار عجیب شوهرش مشکوک میشود و این موضوع منجر به کشفی میشود که دیدگاه آنها را نسبت به عشق تغییر میدهد.
المو و دوستانش در برنامهی «سسمی استریت» با مارک روبر، مهندس سابق ناسا که حالا یوتیوبر شده، همکاری میکنند تا برای جشن «مِری گیفتماس» هدایای ویژهای تهیه کنند.
تیم دخترانه اوآرای از شکست زودهنگام تیم آنکو (Anko Team) حسابی شوکه شده. با وجود اینکه دستشون ضعیفتره، شجاعانه دارن با آکادمی ادامه (Continuity Academy) میجنگن. جدا از این، اریکا ایتسومی از کوروموریمینه – که مسیر تانکش رو خودش به شکل متفاوتی طراحی کرده – داره با دارجیلینگ (Darjeeling) باهوش از سنت گلوریانا روبهرو میشه و نبرد میکنه.
یک دزد خردهپا، با کمک دختر بیخبر و گوشهگیرش، گروهی از کلاهبرداران سرودخوان کریسمس را گرد هم میآورد تا به خانهی یک مرد ثروتمند نفوذ کنند و یک الماس غولپیکر را بدزدند.
پنج نفر با دریافت پیوند عضو از یک موجود فراطبیعی، به ابرقدرت دست مییابند و با روانبینی دیگر که او نیز از طریق پیوند به قدرت رسیده و خواهان قدرتهای آنهاست، مبارزه میکنند.
اِدا، موش جوانی که رؤیاهای بزرگی در سر دارد، در قالب قهرمان خود، اِد، فرصت شرکت در مسابقات گرندپری را به دست میآورد. او با شجاعت در برابر خرابکاریهای رقیبش ایستادگی میکند و ثابت میکند که حتی کوچکترین شرکتکننده در مسابقه نیز میتواند بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد.
وکیلی به نام توگچه توسط معشوقش فورکان رها شده است. با توجه به اینکه اوضاع کسب و کارشان خوب پیش نمیرود، توگچه موافقت میکند که فورکان را برگرداند در عوض اینکه فورکان موکل دردسرسازش، اردم، را نجات دهد. با این حال، همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود.
یک ورزشکار ستاره سابق که به دلیل یک مصدومیت قدیمی که باعث پایان دوران حرفهایاش شده، از صحنه کنار گذاشته شده، باید از ناامیدی خود بیرون بیاید و از دختر نوجوان معلولی که مدتها نادیدهاش گرفته بود، مراقبت کند.