"برخی دریاچه ها برای شنا هستند... این دریاچه محل استراحت صدها روح زن جوان بی گناه است." به دریاچه راکاوی خوش آمدید، شهری کوچک، منزوی و روستایی که چندین دهه اسرار بسیاری را حفظ کرده است.
یک فرد تنها با تراژدی دوران کودکی دست و پنجه نرم می کند. او در جستجوی پناهندگی، خود را در فیلم های رزمی غوطه ور می کند. لحظه ای که در حال تغییر زندگی است، توانایی های ناشناخته ای را آزاد می کند و او را به حل معمای گذشته نزدیک می کند. اما حقیقت هزینه ای خواهد داشت
داستان پشت صحنه رقصندگان یوتیوبی ساکن اوگاندا که متحمل خسارات جانی ویرانگری از قحطی و جنگ شدهاند و از قدرت رقص و آواز برای غلبه بر سختیها استفاده میکنند.
یک سفر عاشقانه به مناسبت سالگرد ازدواجشان به یک کلبه دورافتاده، زمانی که حضوری تاریک خود را نشان میدهد، به سفری شوم تبدیل میشود و یک زوج را مجبور میکند تا با گذشتهی تسخیرشدهی آن کلبه روبرو شوند.
گریس، نویسنده و مادری جوان، به آرامی در حال دیوانگی است. او که در خانهای قدیمی در مونتانا و اطراف آن محبوس شده، رفتارهایش به طور فزایندهای آشفته و نامنظم میشود و همراهش، جکسون، را نگران و درمانده رها میکند.
خانواده فراگل را دنبال میکند که مشتاقانه منتظر اولین برف فصل هستند. وقتی فقط یک دانه برف میبارد و گوبو نمیتواند آهنگ تعطیلات سالانهای را که همه انتظارش را دارند، بنویسد، فصل از مسیر خود خارج میشود.
آوریل و چستیتی، دوستان صمیمی سابق، برای یک شغل طراحی رویداد در یک نمایش کریسمس با هم رقابت میکنند. آنها باید بر اختلافات گذشته خود غلبه کنند و با هم همکاری کنند تا تهیهکننده را تحت تأثیر قرار دهند، اما رقابت شدت میگیرد.
در شب کریسمس در طول جنگ داخلی در جمهوری آفریقای مرکزی در سال ۲۰۱۳، یک امدادگر نروژی در یک بیمارستان صحرایی تلاش میکند تا از یک مرد مسلمان در برابر شبهنظامیان مسیحی محافظت کند، بدون اینکه امنیت همکارانش را به خطر بیندازد.
ماموریتی چند دههای برای آزادسازی لولیتا، نهنگ قاتلی که در کوچکترین آکواریوم نهنگ آمریکا نگهداری میشود، رهبران، کارشناسان و فعالان بومی را متحد میکند. با وخامت حال لولیتا، آنها با زمان میجنگند تا او را به خانواده وحشیاش بازگردانند.
بازیگر مشهور سینما، جی کلی، به همراه مدیر وفادارش، ران، به سفری پرماجرا و تأملبرانگیز میروند. این سفر آنها را وادار میکند که با انتخابهای گذشته خود، روابطشان با خانواده و عزیزانشان، و میراثی که قرار است از خود به جای بگذارند، روبرو شوند.
یک سامورایی قرن سیزدهمی که کشتیاش غرق شده، به خودکشی آیینی فکر میکند تا اینکه توسط آدمخوارها در جزیرهای به ظاهر متروکه اسیر میشود. میل به زندگی در او بیدار میشود.
داستان واقعی و قابل توجه سارا رکتور، دختری یازده ساله آفریقایی-آمریکایی که در اوایل دهه 1900 در قلمرو سرخپوستان اوکلاهما متولد شد، که معتقد است در زیر زمین بایری که به او اختصاص داده شده، نفت وجود دارد و ایمانش درست از آب در میآید.