داستان درباره یک کمدی سیاه است که در آن، یک کارآگاه خصوصی به نام هانی اُدانهیو، مرگهای مرموزی را که به یک کلیسای اسرارآمیز مربوط میشوند، بررسی میکند.
زمانی که کبیر دهلیوال، یک مامور مخفی، متهم به خیانت به کشورش میشود، اوضاع پیچیده میگردد. در این میان، ویکرام که همدورهای سابق او بوده، مأموریت پیدا کردن کبیر را بر عهده میگیرد.
کابوسهای شبانهٔ مایکی زمانی به واقعیت تبدیل میشوند که مادرش شروع به نشان دادن علائم تسخیر شیطانی میکند. آنچه او در شرف تجربه کردن است، تا پایان عمرش او را آزار خواهد داد و جان بیشماری را در نسلهای آینده خواهد گرفت.
در پی وقوع یک نزاع اجتماعی، افرادی که به جادوگری متهم شده بودند، بدون آنکه فرصت دفاعی یابند، به قتل رسیدند. این واقعه، آشوب و هرج و مرج گستردهای را در پی داشت.
مردی که به تازگی اعتیاد را ترک کرده، به دلیل یک مشکل اورژانسی دندان در شب کریسمس، با دندانپزشک مسنتر خود آشنا میشود و با گشت و گذار در شهر بالتیمور، رابطهای عاشقانه و ناگهانی میان آنها شکل میگیرد.
فینِ ۱۷ ساله پس از رهایی از اسارت با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند. در همین حال، خواهرش در رویاها از طریق "تلفن سیاه" تماسهایی دریافت کرده و رؤیاهای نگرانکنندهای از مورد تعقیب قرار گرفتن سه پسر در اردوگاه زمستانی "دریاچه آلپاین" میبیند.
رابطهٔ نیک و نوآ در اوج خود با چالشی بزرگ روبرو میشود که آیندهٔ آنها را به محک میگذارد. پرسش اصلی این است که آیا با وجود علاقهٔ زیاد، عشق و بخشش برای غلبه بر مشکلات گذشته و حفظ رابطه کافی خواهد بود یا خیر.
یو اف سی فایت نایت: اولیویرا (Oliveira) در برابر گامروت (Gamrot) (که همچنین به عنوان یو اف سی فایت نایت 261 و یو اف سی آن ESPN+ 119 شناخته میشه) یک رویداد هنرهای رزمی ترکیبی بود که توسط آلتیمیت فایتینگ چمپیونشیپ (Ultimate Fighting Championship) تولید شد و در 11 اکتبر 2025 در آرنای فارماسی (Farmasi Arena)، در ریو دو ژانیرو (Rio de Janeiro)، برزیل (Brazil) برگزار شد.
گریس هنگام جستجوی برادر گمشدهاش، در طبیعت گم و زخمی میشود. او از طریق بیسیم با یک کوهنورد ناشناس ارتباط برقرار میکند، اما شک به هویت آن فرد، زمانی که یک نیروی تهدیدکننده و تاریک او را احاطه میکند، افزایش مییابد.
آدل، زن جوانی است که پس از کشته شدن همسرش، ژان، در جنگ جهانی اول، شدیداً تحت تأثیر قرار گرفته و در ناامیدی کامل، برای بازگرداندن او به جادوی سیاه روی میآورد.
در کلت لیک تنسی، سم اوانز که مشغول مبارزه با همهگیری شیشه بود، با ورود و جانشینی مأمور مخفی، بابی گینز، کنار گذاشته میشود. گینز، علیرغم اوانز، محبوبیت پیدا کرده و قهرمان شناخته میشود. با این حال، سوءظنها نسبت به گینز، حقایق و داستانی پیچیده را آشکار میسازد.
تقریباً چهار دهه پس از اینکه مایک از تیمش اخراج شده بود، به دانشگاه قدیمیاش باز میگردد تا دوباره با ضربهای که زندگیاش را متحول کرد، روبرو شود. در حالی که از نظر جسمی آسیب دیده، مورد تردید قرار گرفته و تقریباً از پا افتاده است، او برای آخرین فرصت میجنگد تا به پایانی که همیشه در رؤیای خود میدید، برسد.
خودروی یک زوج در روز پایانی سفرشان خراب میشود و مجبور به اقامت در یک خانه دورافتاده میشوند. شب هنگام، سه فرد نقابدار آنها را تا صبح مورد آزار و وحشت قرار میدهند.
دو نفر از کارکنان بانک تصمیم میگیرند مبلغی را از یک حساب بانکی راکد که مدعی ندارد، به سرقت ببرند. اما آنها بهزودی متوجه میشوند که پولهای مذکور متعلق به اشخاصی بسیار خطرناک است که برای پس گرفتن دارایی خود لحظهشماری میکنند.
پژوهشگران در اتریش، ضمن جستجوی اسناد نازی، رازی تاریک را زیر یک خانه روستایی کشف میکنند. گانر هولبروک، مهاجری که پیگیر این راز است، سلامت روانیاش به خطر میافتد و مجبور میشود برای نجات خود با نیرویی اهریمنی بجنگد.
وقتی اِیجی (Eiji Aihara) و نائوهیکو (Naohiko Bessho) تو دوران راهنمایی بودن، تو یه مدرسه درس میخوندن و رفیق جونجونی بودن. یه روز، دوست بچگی اِیجی، ایزومی (Izumi Shiosaki)، به مدرسشون منتقل شد. اِیجی تو دلش عاشق ایزومی بود، ولی هیچوقت جرئت نکرد بهش چیزی بگه. اما نائوهیکو رفت و احساسش رو به ایزومی گفت و اینجوری شد که اونا با هم دوست شدن. حالا هر سهتاشون سال اولی دبیرستانن و تو یه مدرسهان. اونجا با کوهارو (Koharu Fujimura) آشنا میشن که کمکم به نائوهیکو علاقهمند میشه، تائیچی (Taichi Senami) که تو یه گروه موسیقیه، و میزوهو (Mizuho Ikezawa) که یه دختر کتابخونه و به اِیجی علاقه داره.