سال ۱۹۴۰. خدمه زیردریایی لهستانی در تاریکی زیر آب، با وجود همه مشکلات، در حال نبرد هستند: حملات دشمن نامرئی، حس تنگنا، خستگی خودشان، اشتباهات و شکستها.
دونگنان، کارمند ۵۸ ساله یک رستوران، به دلیل کمکاری و غرور، پس از سالها کار، به سمت نگهبانی تنزل رتبه یافته است. او در خانه نیز با همسرش درگیر است و مورد بیتوجهی خانوادهاش قرار دارد.
داستان درباره یک واحد کوچک از ارتش ایالات متحده است که مأموریت دارد زندانیان سیاسی فرانسوی را از قلعهای آزاد کند. با وجود نفرت متقابل میان سربازان آمریکایی و زندانیان فرانسوی که از قشر نخبه جامعه هستند، آنها ناچارند برای مقابله با نیروهای اساس که قلعه را به محاصره خود درآوردهاند، متحد شوند.
فردی در جستجوی رازهای گذشتهاش، پرستاری نوجوانی را به عهده میگیرد که در حال تغییرات مرموزی است. خانواده نوجوان به شدت با این تغییرات مخالفند و میخواهند جلوی آن را بگیرند.
دو برادر متمدن در ایستگاه قطاری در هند، شاهد دزدیده شدن نوزادی از مادری فقیر میشوند. برادری که حس وظیفه بیشتری دارد، دیگری را قانع میکند تا به مادر کمک کرده و برای پیدا کردن نوزاد، وارد تحقیقاتی خطرناک شوند.
در استرالیا، باور عمومی به وجود گربهسانان بزرگ در طبیعت رواج دارد. مستند «شکار» روی محققانی تمرکز میکند که برای اثبات این موضوع، سالهاست تلاش میکنند.
"رز" یادآور تاثیرگذار برخی از وقایع دلخراشی است که قرن را شکل دادند. متأسفانه امروز نیز با تشدید تنشهای نژادی و رواج اتهامات یهودیستیزی، این اثر همچنان مرتبط باقی مانده است.
«نتفلیکس تودوم ۲۰۲۵»، بزرگترین جشنواره نتفلیکس برای هواداران و داستانهای فرهنگی، در ۳۱ ماه مه در لسآنجلس با حضور ستارگان و اجراهای بهیادماندنی برگزار شد.
«منتوری» روایتگر داستان جانی بالتا، وارث ناپخته یک امپراتوری مالی است. پدرش، دورین، پس از تصادفی، او را از خانه طرد کرده و شش ماه فرصت میدهد تا با کمک خواهرش مگدا، مسئولیتپذیری خود را ثابت کند.
وایرکارد، استارتآپ آلمانی فعال در حوزه پرداخت آنلاین، در سال ۲۰۲۰ به دلیل کلاهبرداری در مقیاس بزرگ فروپاشید. این رویداد، نمادی از ظهور و سقوط یک شرکت نامتعارف در دنیای فینتک است.
روز دوشنبه پانزدهم ژوئن، «جورج فلوید» به مدت هشت دقیقه و چهلوشش ثانیه از ناحیه گردن در زیر فشار قرار گرفت. این مستند به بررسی همین لحظه کلیدی در اعتراضات ضد نژادپرستی اختصاص دارد.
بازی فوتبال آمریکایی انافال، با حال و هوای «داستان اسباببازی» به صورت انیمیشن پخش میشود. در این بازی، بازیکنان واقعی به صورت تقریباً زنده به شخصیتهای کارتونی تبدیل شده و باز و وودی نیز در کنار زمین بازی را تماشا میکنند.
جوانا صاحب کسبوکار خانوادگی فرآوری سنگ شده است. او با وجود ارتباط نزدیک با مادر و دخترش، آلیدا، نمیتواند با آنها رابطهای کاملاً صمیمانه و شفاف داشته باشد.
آندروچیو، فراری جوانی که از طاعون در اروپا گریخته، برای یافتن درمان به «روستای جادوگران»، تریورا، میرود. در این سفر، همراهی مرموز او را در دنیایی که مرز میان واقعیت و کابوس در آن نامشخص است، راهنمایی میکند.
دو همسفر ناهمگون در سفری جادهای از بنگلور به هیمالیا، در میان مناظر زیبا، با چالشها و لحظات احساسی روبرو شده و به تدریج رابطهای عمیق بینشان شکل میگیرد.