مِیچن شاله در روایتی شخصی، تأثیر همیشگی جنگ ویتنام بر زندگی خود را بیان میکند. او به شرح دوران کودکیاش در بحبوحه جنگ، شجاعت مادرش و مهاجرتشان از ویتنام به فرانسه میپردازد.
در سال ۱۹۴۴، دفتر MI9 برای یافتن و کمک به فرار خلبانان متفقین سرنگونشده در اروپای شرقی، صهیونیستهای مهاجر از این مناطق به فلسطین را به عنوان جاسوس استخدام میکند. این افراد درگیر ماجراهای جنگی، سیاسی و شخصی میشوند.
هوریا، نوجوانی بیقرار و بیتاب، با موتورسیکلت قدیمی پدرش دل به جاده میزند تا مسیری طولانی را برای رسیدن به معشوقش طی کند. در میانه راه، دختری ۱۳ ساله به نام استلا که شخصیتی سرزنده و جسور دارد، به او ملحق میشود و این همراهی به شکوفایی دوستیای غیرمنتظره و عمیق میان آن دو میانجامد.
در سواحل دریاچه ژنو، نوجوان مارگو با یک کودک ۷ ساله تحت سرپرستی و یک ماهیگیر جوان سی و چند ساله آشنا میشود. این سه نفر خود را درگیر جاذبه، ناامیدی و میل به فرار مییابند.
دختری که والدین خود را از دست داده است، از یک آیین شیطانی رهایی مییابد و به مؤسسه سنت کاترین که پناهگاهی برای جوانان بیسرپرست است، منتقل میشود. او در این مکان، ضمن فراگیری مهارتهای تازه، باید با اهریمنهایی که او را دنبال میکنند، مقابله کند.
دو کشیش - یکی که ایمانش زیر سوال رفته و دیگری که با گذشتهای آشفته دست و پنجه نرم میکند - باید اختلافاتشان را کنار بگذارند تا با انجام یک سری مراسم دشوار و خطرناک رفع طلسم، یک زن جوان تسخیر شده را نجات دهند.
زفیر، موجسواری باهوش و آزاداندیش، توسط قاتلی زنجیرهای که وسواس عجیبی به کوسهها دارد، ربوده میشود. او در قایق این قاتل به اسارت گرفته میشود و حالا باید پیش از آنکه قاتل او را طی یک مراسم آیینی به کوسهها بسپارد، راهی برای رهایی خود بیابد.
این داستان درباره سه جنگجوی تاریخی (یک وایکینگ، یک نینجا و یک خلبان جنگ جهانی دوم) است که هرچند خودشان قاتل هستند، اما در نهایت به طعمه قویترین قاتل تاریخ تبدیل میشوند.
شیائو مای ناشنوا و دخترش مومو، تکیهگاه اصلی یکدیگرند. مومو به عنوان رابط پدرش با دنیای بیرون عمل کرده و در تأمین معاش او یاری میرساند. با این حال، با بزرگتر شدن مومو و نیاز به ورود او به دنیای شنوندگان، زندگی مشترک آنها در آستانه تغییر است. در همین حین، یک باند تبهکار که ناشنوایان را هدف قرار میدهد، شیائو مای را نشانه میگیرد. شیائو مای برای محافظت از دخترش، ناگزیر وارد دنیای جرم و جنایت میشود.
جوبا و کوینسی، زوج ثروتمند بروکلینی که به خیریه اهمیت زیادی میدهند، با چالشی از سوی دوستی روبرو میشوند که نوعدوستی آنها را زیر سوال میبرد. این چالش منجر به پذیرش دعوتی میشود که زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
تیمی نامنظم از غواصان که قصد داشتند یک خودروی غرقشده را از رودخانه بیرون بکشند، با هجوم یک کوسه نر بسیار مهاجم مواجه شده و در عملیات خود ناکام ماندند.
مردی که به صورت ناخواسته و در جریان یک مسابقه هنرهای رزمی ترکیبی (MMA) رقیب خود را به قتل رسانده، اکنون فرصتی دارد تا با یافتن پسر زنِ بیوه مقتول، خطای خود را جبران کند.
در این کمدی معمایی قتل، چندین شیاد که ادعا میکنند پسر یک میلیاردر تازه درگذشته هستند، برای به دست آوردن ثروت او در یک کشتی تفریحی لوکس با یکدیگر رقابت میکنند.