3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
چهار خواهر به نام های «جو»، «مگ»، «بت» و «امی»، که پدرشان به جنگ رفته است، همراه مادرشان زندگی می کنند. آن ها رابطه نزدیکی با هم دارند و به کمک یکدیگر از میان سختی های زندگی عبور می کنند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
«سرهنگ ویلیام لودلو» (هاپکینز) که از ارتش و جنگ و کشتار سرخ پوستان متنفر است، در املاک خود در مونتانا یک امپراتوری خانوادگی تشکیل داده و با سه پسرش، «آلفرد» (کویین)، «تریستان» (پیت) و «ساموئل» (تامس) زندگی می کند. با شروع جنگ جهانی اول، «ساموئل» در کانادا به ارتش می پیوندد. دو برادر دیگر نیز همین کار را می کنند. اما هر سه به یک اندازه خوش شانس نیستند تا به خانه بازگردند و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
زنی پولهای همسرش را که از راه فروش مواد مخدر بدست آورده را سرقت می کند و به شهر کوچکی برای مخفی شدن می رود. او در آنجا با انسان ساده لوحی برای اجرای نقشه بعدی اش برخورد می کند و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
سن فرانسيسکو. با رد ثبت داروي باروري «دکتر الکساندر هس» (شوارتسنگر) و «دکتر لري آربوگاست» (د ويتو)، اين دو امکانات تحقيقاتي شان را از دست مي دهند و رئيس کينه توزشان- «نوآبانس» (لانگلا)، «دکتر دايانا ردين» (تامپسن) را جايگزين آنان مي کند. «آربوگاست» ناآگاهانه تخمک هاي منجمد شده ي «ردين» را مي دزدد و براي اثبات «کارآيي» داروي شان، با اسپرم «هس» در هم مي آميزد و به «هس» تزريق مي کند…
چن زن، دانشجوی چینی دانشگاه توکیوی ژاپن، به شهر خود شانگهای برمیگردد و میفهمد که استاد رزمیاش کشته شده و ژاپنیها مرتب هم باشگاهی های او را اذیت میکنند...
روزي چارلي لانگ (کيج)، پليس وظيفه شناس، در عوض انعام به «ايوون باياسي» (فاندا) که در يک کافه کار مي کند، قول مي دهد نيمي از برد خودش و همسرش (پرس) در بخت آزمايي را به او بدهد. فرداي آن روز، بليت «چارلي» برنده ي چهار ميليون دلار مي شود...….
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 22 جایزه و نامزد دریافت 25 جایزه دیگر.
سن فرانسيسکو. «لوييس» (پيت)، خون آشام دويست ساله، خاطرات خود را براي خبرنگاري به نام «دانيل مالوي» (اسليتر) بازگو مي کند: اين که چگونه در لوييزياناي قرن هجدهم به دست «لستات» (کروز) به خون آشام تبديل شده...
سال 1827. پس از دفن جسد «لودويگ و ان بتهوون» (اولد من)، «آنتون شيندلر» (کرابه)، دوست و ناشر آثارش نامه اي در کشوي ميز تحريرش پيدا مي کند که در آن، همه ي دارايي معنوي و آثارش را به زني مجهول که او را محبوبه ي ابدي اش خوانده، تقديم کرده است. «شيندلر»، تنها از سر کنجکاوي براي کشف اين تنها نکته ي مجهول زندگي «بتهوون»، جست و جوي خود را آغاز مي کند...
دهه ي 1950. «نورويل بارنز» (رابينز) مرد کندذهني اهل ايندياناست که با کوشش و تقلا، کاري در شرکت بزرگ هادساکر گير مي آورد. او پس از خودکشي رئيس شرکت با توطئه ي مشاور شرکت، «سيدني ج. ماسبرگر» (نيومن) به مقام رياست مي رسد. اما، برخلاف انتظار «ماسبرگر»، محصول جديد پيشنهادي «بارنز» - هولاهوپ - يکي از موفق ترين و پرفروش ترين محصولات شرکت از آب درمي آيد...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
دو دختر در تخیلات خود دنیایی رویایی ساخته اند. والدین آن ها که گمان می کنند این رفتار آن ها بیمارگونه است، آن دو را از هم جدا می کنند، و پس از آن دختران انتقام می گیرند...
"جو" یک پیرمرد میلیونر است و به همین خاطر اعضای خانواده اش سخت تلاش می کنند تا به او نزدیک شوند، زیرا همه آنها طالب بخضی از امپراتوری وی هستند. اما متاسفانه "جو" آنقدر هم که خانواده اش فکر می کنند احمق نیست و او متوجه شده که اگر خانواده اش با او خوش رفتاری می کنند، تنها بخاطر پول است و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
«ویکتور فرانکنستاین» (برانا) تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من» (کلیز)، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی (دنیرو) «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند…
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 23 جایزه و نامزد دریافت 28 جایزه دیگر.
«ادوار د وود جونیر» (جانی دپ), کارگردان فیلم های کم هزینه سعی می کند به هر طریقی فیلمی با شرکت دوستش, «دولورس فولر»بسازد.«وود» با «بلالوگوسی», بازیگر قدیمی فیلم های ترسناک که اینک به مرفین معتاد شده, ملاقات می کند و درصدد ساختن فیلمی با شرکت «لوگوسی», «دولورس فولر» و یک کشتی گیر سوئدی سنگین وزن به نام «تور جانسون» برمی آید...
دوست خوش قلب، اما به شدت احمق، به نامهای «هری» (جف دنیلز) و «لوید» (جیم کری) تصمیم دارند یک کیف پر پول را به صاحبش، که دختری زیبا است، بازگردانند. آن دو در این راه کل کشور را زیر پا می گذارند و گرفتار دردسرهای مختلفی می شوند، ولی آیا موفق می شوند کیف را به صاحبش برسانند؟...