بعد از پیروزی غیرمنتظره اش در برابر کیسوکه رد سان، شهرت جدید تاکومی باعث شد که رهبر نایت کیدز میوگی، تاکشی ناکازاتو، به صورت رسمی چالشی را ارائه دهد...
چارلی یک مرد بیست و چند سالهی بیانگیزه است که هنوز در خانه با مادر و ناپدریاش زندگی میکند و عاشق زن جوانی که در یک رابطهی جدی با دوستپسرش است، میشود.
یک فیلمساز و شخصیت هایش با هم وارد یک پروژه تحقیقاتی شخصی درباره صمیمیت می شوند. در مرز بین واقعیت و داستان، مرا لمس نکن، سفرهای احساسی لورا، توماس و کریستین را دنبال میکند و بینشی عمیقاً همدلانه از زندگی آنها ارائه میکند...
این فیلم بر اساس سریال "Deadwood" ساختهی شبکهی تلویزیونی HBO میباشد. داستان از جایی شروع میشود که در آن مردم شهر ددوود برای گرامیداشت یاد و خاطرهی داکوتا استیت هوود دور هم جمع شدهاند. غافل از اینکه، مالک بخش اصلی شهر با کلانتر در حال درگیری است و...
در آیندهای دور، بخش بزرگی از بشریت در مریخ زندگی میکنند، در شهرهایی که شبیه شهرهایی هستند که زمانی روی زمین یافت میشوند. شهرها توسط میدان های نیرو مانند گنبد در مقابل جو ناپذیر مریخ محافظت می شوند. هنگامی که یک طوفان شن عظیم از گنبد می شکند و مریخ نیویورک را ویران می کند، کسانی که در مریخ لس آنجلس هستند باید بفهمند که چگونه طوفان را قبل از اینکه زمین را از بین ببرد، متوقف کنند...
یک زن قدرتمند و زیبا که از وضع و بی عدالتی در خانه اش به تنگ آمده است ، بعد از دیدن جود ، یک دکتر آمریکایی که قصد رفتن برای مأموریت به امپراطوری عثمانی را دارد خانه اش را ترک میکند...
در سال 1995، در خارج از گوتنبرگ، یک نوجوان سوئدی در مقابل یک قلدر نئونازی ایستادگی می کند که منجر به درگیری خشونت آمیزی می شود که توجه ملی را به خود جلب می کند...
"رومئو آلدیا" پس از وقوع یک حادثه پیش از امتحان ورودی دانشگاه برای دخترش که باعث خدشه دار شدن آیندهی او شد، مدام به فکر راه حلی است تا اوضاع را روبراه کند، اما هیچکدام از راه رهایی که به ذهنش میرسد با اصولی که به دخترش یاد داده، همخوانی ندارد...
کوزو به جلساتی که برای بیوه های تنها که به دنبال ازدواج مجدد هستند میرود. او در این جلسات با سایوکو تاکوچی آشنا می شود و در نهایت با او ازدواج می کند. پس از ازدواجشان،کوزو به طور ناگهانی می میرد که ...
مادر و دختری به خانهای دورافتاده نقل مکان میکنند. مادر به دخترش میگوید که پدرش برای کار سفر کرده است. با برملا شدن دروغ، رابطه آنها دچار تنش میشود. با بدتر شدن روابطشان، "جادوگر ظهر" ظاهر شده و نزدیکتر میشود - آیا او یک تهدید واقعی است یا تنها توهمی در ذهن آنهاست؟