جیمی استارک آدمی از خود راضی هست که در آستانه ی یک شکست بزرگ می باشد. زمانی که در جاده برای ماشینش مشکلی پیش می آید یک پیشگوی سر راهی به او وعده ی یک ثروت باد آورده را می دهد، اما…...
یک دختر جوان و ثروتمند در سال ۱۹۶۵ به نیو یورک می رود و در آنجا با بازیگر جوانی آشنا می شود که ادعا می کند می تواند او را به یک ستاره مشهور تبدیل کند اما ...
استرالیا، دهه ی ۱۸۸۰٫ «برادران برنز» به دلیل جنایت و اذیت و آزار مردم از دست قانون فراری هستند. تا این که دو تن از برادرها به نام های «چارلی» (پیرس) و «میکی» (ویلسن) دستگیر می شوند. پلیس بریتانیایی، «سروان استنلی» (وینستون) به «چارلی» پیشنهاد می کند که اگر بتواند برادر سوم، «آرتور» (هیوستن)، را بیابد و بکشد، حاضر است «چارلی» و «میکی» را از مجازات برهاند و
داستان این فیلم درباره زندگی دو ببر کوچک است که یکی از آنها خجالتی و آرام و دیگری درنده خو و پر تحرک است. آنها در ویرانه هایی درجنگل به دنیا آمده اند. اما به دلیلی از یکدیگر جدا شده اند. پس از اینکه محققی به پژوهش درباره زندگی ببرها می پردازد، شرایطی پیش می آید که این دو حیوان بتوانند همدیگر را پس از مدتها ملاقات کنند و ...
مخترعی از قرن نوزدهم به امید اینکه بتواند حوادث گذشته را تغییر دهد به 800هزار سال بعد در آینده سفر میکند. او در میابد که نژاد انسانها به دو دسته در حال مبارزه تقسیم شده است...
لئونارد مردی که حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و دیگر قادر نیست چیز جدیدی را به خاطراتش اضافه کند. او بوسیله یادداشتها و خالکوبی کردن بدنش، به دنبال مردی است که فکر می کند همسرش را به قتل رسانده. در واقع این هدف آخرین چیزی است که او به یاد می آورد...
«سرهنگ تری ل. چیلدرز» (جکسن) را در دادگاه نظامی به دلیل آن که هنگام حمله به سفارت امریکا در یمن، به افرادش اجازه ی شلیک به طرف غیر نظامی ها را داده، محاکمه می کنند و «هیزهاجز» (جونز) تنها وکیلی است که سرهنگ می تواند به او اعتماد کند…
کاپیتان بوید که ترفیع خوبی گرفته حالا به یک قلطعه مرموز اعزام شده که در آنجا مردی نجات یافته داستان وحشتناک و آزاردهنده ای در باره آدم خوار ها برایش تعریف می کند …
لس آنجلس، اوايل دهه ي 1950: شهري که رفته رفته رونق مي گيرد و خود را از شر تصوير يک شهرک پرت و دور افتاده خلاص مي کند. به واسطه رسانه ي جديد تلويزيون، لس آنجلس را به عنوان آرمان شهر آينده تبليغ مي کنند و حتي از آن به منزله ي بهشت روي زمين نام مي دهند. اين «تصوير» ي است که از اين شهر ارائه مي دهند. اما واقعيت امر چيزي است که کاملا متفاوت...
وقتی یک عضو نیروی دریایی در تلاش است تا انتقام خون همسر باردارش را بگیرد، توطئهای بینالمللی را کشف میکند. وقتی که گروهی از سربازان روس در مقابل مشارکت «جان کلی» در یک مأموریت فوق-سری خانوادهاش را به قتل میرسانند، او میخواهد به هر قیمتی که شده آدمکشها را تعقیب کند. مأموریت کلی به همراه همکارش با بازی «جودی ترنر اسمیت» و یک مأمور سیا با بازی «جیمی بل»، موجب افشای دسیسهای میشود که ممکن است ایالات متحده و روسیه را وارد جنگی تمام عیار کند. کلی که دو راهی تعهد به کشور و شرافت خانواده را پیش روی خود میبیند، اگر میخواهد از وقوع یک فاجعه جلوگیری و هویت دسیسهچینان را برملا کند، باید بدون پشیمانی با دشمنانش بجنگد.
داستان درباره مارشال است که پس از تیراندازی اشتباهی که انجام می دهد اسلحه اش را برای همیشه کنار می گذارد و گروه تگزاس رنجرز را ترک کرده و در یک شهر کوچک به زندگی خود ادامه می دهد. اما باندی از سواران غیر قانونی به شهر حمله می کنند و او مجبور می شود مجدد دست به اسلحه ببرد و ...
داستان سریال Mare of Easttown در خصوص کارآگاهی است که در یک شهر کوچک واقع در پنسیلوانیا زندگی میکند. این کارآگاه در مسیر زندگی خود چالشهای بسیاری را مشاهده میکند. از طرفی، او ملزم به حل کردن پروندهی قتلی میباشد و از طرفی دیگر، باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از فروپاشی زندگی خود انجام دهد ...
این مجموعه با الهام از شعر معروف بانجو پترسون، مردی از رودخانه برفی، درباره دامدار مت مک گرگور، خانواده او و همسایگانشان در شهرستان پترسون ریج در کوه های برفی استرالیا است.
این سریال داستان مادری محافظه کار و فداکار رو در طول "رکود اقتصادی بزرگ" به تصویر میکشه. زنی که از شوهرش جدا شده، تلاش میکنه رستوران خودش رو باز کنه و در همین حین عاشق مردی دیگه میشه. این مادر تمامی این کارها رو برای به دست آوردن عشق و احترام دختر از خودراضی خود انجام میده...