وقتی "جان استوارت" به دوست دختر "ویک کمپبل" پنااه می دهد، "ویک" از او روی برمی گرداند.او برادر "استوارت" را به قتل رسانده و چند تبهکار را استخدام می کند تا او را آزار دهند...
جوان مهربانى به نام « الوود پ . داود » ( استوارت )، شبى با يك خرگوش غولپيكر به نام « هاروى » ملاقات مى كند و با او دوست مى شود. از اين پس، « هاروى » همه جا « الوود » را همراهى مى كند...
"ابن آدامز" هنرمندی در دوران رکود اقتصادی نیویورک است که هیچگاه منبع الهامی برای نقاشیهایش پیدا نکرده است. روزی که بالاخره خریداری برای یکی از نقاشیهایش پیدا شده، سر و کله "جنی اپلتون" دختری اسرارآمیز پیدا شده و با او رابطه دوستانه برقرار می کند...
هنک ویلسون راننده یک شرکت حمل و نقل بزرگ است که در مشکلات مالی قرار دارد. او عاشق دوریس لیسی، پیشخدمت رستوران کامیونها در ایستگاه وقوع حوادث مکرر در نزدیکی آنجا است. شرکت به دلیل وقایع تصادفی مکرر در نزدیکی محل، یک کارآگاه خصوصی را برای تحقیق استخدام میکند و پس از اینکه او به قتل میرسد، هنک به عنوان مظنون بازداشت میشود...
شخصی به هندیها اسلحه می فروشد."کلامیتی جین" به همراه یک مامور مخفی در پوشش یک زن و شوهر وارد ماجرا می شوند.اما وقتی مامور مخفی کشته می شود "جین" مردی جدید را استخدام می کند...
یک گانگستر اهل نیویورک که به خدمت سربازی فراخوانده می شود، از خدمت سربازی می گریزد. اما وقتی با جاسوسان خارجی که قصد سرقت اسرار نظامی آمریکا را دارند، روبرو می شود، به وطن پرست تبدیل می شود و ...
“برایان مک لین” خلبان شارلاتان یک هواپیما شخصی است. او به دیگر خلبان ها پیشنهادی میدهد که می تواند پول زیادی برای آنها به دست آورد، اما او با نامزد یکی از دوستانش به نام “جانی” ازدواج می کند. بعد از شنیدن سخنرانی مشهور “چرچیل” با عنوان “خون، عرق و اشک”، او و دیگر خلبان ها تصمیم می گیرند تا برای مقابله با آلمان نازی به نیروی هوایی بپیوندند، “جانی” یکی از فرماندهان نیروی هوایی است و…
با شرکت امریکا در جنگ جهانى اول ، ابتدا « آلوین یورک » ( کوپر ) با اعتقاد به « حرام » بودن جنگ ، به صف مخالفان آن مىپیوندد ، اما پس از مدتى باورهایش را عوض مىکند ، به جبه هى اروپا مىرود و در نبردى ، به تنهایى 20 سرباز آلمانى را مىکشد و 132 اسیر مىگیرد.
آبراهام لینکلن متواضع احترام همسایگان ایلینوی خود را به خود جلب می کند و در قد و قامت و احترام بیشتر می شود تا اینکه در سال 1860 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و به واشنگتن رفت...
دوران نوجوانی مخترع توماس ادیسون شرح داده می شود و او را به عنوان یک پسر بچه نشان می دهد که اختراعات اولیه و آزمایشات علمی او معمولاً منجر به نتایج فاجعه بار می شود. در نتیجه ، مردم شهرها همه فکر می کنند تام دیوانه است...