یک زن به شهر اصلی خود در جنوب برمی گردد و در میابد که در آنجا تبعیض زیاد است. او با کمک متحد کنگره ، از قوانین تاریخی الهام می گیرد که به زنان فرصت ها و حمایت هایی را می دهد که قبلاً در اختیار آنها قرار نگرفته بود...
هنگامی که به جورج مارتین بوکسور زندان آزادی برای مبارزه در المپیک 1984 پیشنهاد می شود، او برای محافظت از زنی که دوستش دارد، نه می گوید و بهترین دوستش را مجبور می کند تا معنای واقعی وفاداری را بیاموزد...
داستان فیلم درست از جایی آغاز می شود که قسمت اول (Divergent) به پایان رسیده بود. تریس (شیلین وودلی) و فور (تئو جیمز) پس از فرار به بیرون دیوارها و خارج شدن از جامعه تحت کنترل، با گروه هایی در بیرون از مرز روبرو شده اند که با یکدیگر متحد هستند و یک هدف دارند؛ گروهی که Amity نام دارد و توسط زنی به نام جوآن (اوکتاویا اسپنسر) سرپرستی می شود. زنی که تریس نمی داند آیا او هم قدرت ماوراء طبیعی دارد یا خیر...
داستان فیلم در خصوص تلاشهای قهرمانانهی سازمان نهانجاندارشناسی مونارک است که اعضایش با تنش و درگیری میان هیولاهای غولپیکر مواجه میشوند. از جمله گودزیلای قدرتمند که با ماترا ، رودان و حریف نهاییاش گیدورا شاه سه سر روبرو میشود. هنگامی که این ابرموجودات باستانی که گمان میشد افسانه هستند ، دوباره ظاهر میشوند ، همگی برای برتری رقابت میکنند و…
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
سریال در مورد یک افسر پلیس است که در یک ماموریت زخمی میشود و به حالت اغما میرود و وقتی به هوش می آید متوجه میشود که آدم های اطرافش به موجوداتی وحشتناک تبدیل شده اند. او تصمیم میگرد رهبری گروهی از افراد سالم را برای نابودی آدم های غیر عادی تشکیل دهد و به دنبال خانواده اش بگردد و …
داستان مایکل پترسون، رماننویس جنایی را روایت میکند که متهم به قتل همسرش کاتلین پس از یافتن جسد او در پایین پلههای خانهشان، و درگیری قضایی 16 سالهای است که پس از آن انجام شد.
«سوپرگرل» داستان کارا دخترعموی سوپرمن است که در سیاره کریپتون به دنیا آمده و بعد از آمدن به زمین به خانواده فوسترن سپرده میشود. به کارا گفته شده که مراقب استفاده از قدرتهای خارق العاده خود باشد تا مورد توجه دیگران قرار نگیرد.
اَبی آرکین، بازپرس مرکز مبارزه با بیماریها، پس از تبدیل شدن همکارش به موجودی دیگر، متوجه میشود که باتلاق لوئیزیانا اسرار زیادی را در خود پنهان کرده است...