ماریلا و متیو کاتبرت، خواهر و برادری مزرعهدار هستند و صاحب گرین گیبلز محسوب میشوند. آنها تصمیم میگیرند سرپرستی پسربچه ای را به عهده بگیرند اما کسی که مسئولیت داشته یتیم مورد نظر را از یتیمخانه به گرین گیبلز ببرد، به اشتباه دختربچهای به نام آن شرلی که والدینش را هنگامی که سهماهه بوده از دست داده، به گرین گیبلز میآورد و....
هیلاری اونیل (رابرتس) زن جوانی است که پس از بی وفایی محبوبش، زندگی اش به هم ریخته است. او که خانه ی مشترکشان را ترک کرده، حالا نیاز دارد کاری تازه و جایی برای ماندن پیدا کند. او یک تقاضانامه ی پرستاری شبانه روزی پر می کند و به عنوان مراقب و پرستار ویکتور گدیس (اسکات)، مردی از یک خانواده ی مرفه که مبتلا به سرطان است، مشغول به کار می شود...
میلی (لوسی دیکینز) نوجوان مهربانی است که به همسایگی اریک گیب اوتیسمی (جی آندروود) نقل مکان می کند. اریک لال که پدر و مادرش در سن 5 سالگی کشته شدند، با عمویش هوگو (فرد گوین) زندگی میکند و شیفته پرندگان است. تمایل او به ایستادن روی پشت بامها و لبههای پنجرهها به گونهای بود که انگار در حال پرواز است، مددکاران اجتماعی همیشه به او هشدار می دهند ، اما وقتی اریک میلی را از یک سقوط بالقوه مرگبار نجات میدهد، او شروع به این باور میکند که اریک واقعاً میتواند پرواز کند...
«کریستوفر» بعد از چندین سال در کما، حاصل از یک تصادف بیدار می شود. او حالا یک قدرت ماورایی به دست آورده است.چیزی که در ابتدا به نظر می رسد یک نعمت باشد در نهایت به یک نفرین تبدیل می شود...
یک اسکیت باز یخ بی تجربه، قبل از مواجهه با رویدادی که احتمالاً امیدها و رویاهای او را از بین می برد، اولین حضور تماشایی خود را در دنیای اسکیت انجام می دهد...
«آلوی سینگر» (آلن)، کمدین موفق که دو بار ازدواج کرده، اکنون تنها در منهتن زندگی می کند. او وقتش را صرف کار حرفه ای، رفتن به سینما و مراجعه به روان کاو می کند. تا این که در سال ۱۹۷۵، پس از شانزده سال مراجعه به روان کاو، «آلوی» با دختری به نام «آنی هال» (کیتن) آشنا می شود…
وقتی همه گله داران "ویل اندرسون" کار خود را رها می کنند، او مجبور می شود برای هدایت گله خود از پسران جوان استفاده کند. آنها زیر نظر او کار مردانه را می آموزند و...
بلژیک سال 1930."گبریل ون در مال" دختر سرکش جراحی مشهور است که تصمیم می گیرد زندگی سطح بالای خود را رها کرده و به یک صومعه می پیوندد تا به عنوان یک راهبه در کنگو کار کند.پس از گذراندن مدتی در یک آسایشگاه روانی در نهایت به کنگو فرستاده می شود و...