تولد : October 8, 1970 در Boston, Massachusetts, USA
جوایز : برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 33 جایزه و نامزد دریافت 126 جایزه دیگر.
مت دیمون (به انگلیسی: Matt Damon) (متولد ۸ اکتبر ۱۹۷۰) بازیگر، فیلمنامهنویس و تهیهکننده آمریکایی است.مت دیمون متولد شهر کمبریج در ایالت ماساچوست است. پدرش کنت، از فعالان بورس، و مادرش نانسی، استاد دانشگاه بود. پدرش اصلیت اسکاتلندی-انگلیسی داشته و مادرش فنلاندی-سوئدی است. برادر مت دیمون در عرصه هنری و مجسمهسازی فعالیت میکند. چندی بعد وی به همراه خانوادهاش به نیوتون میروند اما بعد از طلاق والدینشان، مجدداً به همراه مادرش به کمبریج برمیگردند. بن افلک از دوستان صمیمی مت دیمون است و این دو از کودکی با یکدیگر دوستان نزدیکی بودند. همچنین هوارد زین، تاریخدان، نیز از همسایگان مت در این محله بودند.
مت دیمون دوران مدرسه خود را در همین شهر گذراند. در دوران مدرسه بخاطر قد کوتاهش، همیشه ترس شدیدی داشت به عنوان یک نوجوان تنها، خودش میگوید: حس نیاز به تعلق داشتن به جایی ولی تعلق نداشتن. شاید اولین بازیگری متدیمون در دوران دبیرستانش شروع شده باشد جایی که او در نقشهای مختلف تئاتر بازی میکرد. وی همیشه از معلم نمایشش تقدیر میکرد ولی جایی نیز گفته بود که او (معلمش) همیشه به بن (بن افلک) توجه بیشتری داشته و نقشها و گفتارهای طولانیتر را به او میدهد.
مت دیمون از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲ در دانشگاه هاروارد تحصیل میکرد اما هیچوقت فارغالتحصیل نشد. در دانشگاه رشته وی زبان انگلیسی بود و در دانشگاه هم نقشهای زیادی را در تئاتر آنجا قبول میکرد. چندی بعد نیز برای ادامه بازیگری، تصمیم به ترک تحصیل گرفته و از دانشگاه هاروارد خارج میشود. بعدها در مورد این تصمیمش گفت که زمانی فهمید که تصمیمش اشتباه بوده که دیگر کار از کار گذشته بود.
دوران حرفهای او از زمانی شروع شد که با همراهی بن افلک در فیلم ویل هانتینگ خوب به عنوان نویسنده فعالیت کرد و بخاطر همین نیز این دو برنده جایزه اسکار بهترین نمایشنامه اصلی شدند. همچنین بخاطر بازی وی در این فیلم نیز مت دیمون نامزد دریافت جایزه اسکار، جایزه گلدن گلاب، جایزه ستلایت و جایزه انجمن بازیگران فیلم شد.
سپس مت دیمون را در فیلم زیبای نجات سرباز رایان دیدیم. وی در این فیلم با تام هنکس همبازی بود. سپس شروع به نقشآفرینی در سهگانههای اوشن و بعد، مجموعه فیلمهای بورن کرد. دیمون در فیلمهای ژانر درام نیز به خوبی ظاهر شد و فیلمهای زیبایی همچون سیریانا، چوپان خوب و رفتگان از جمله آثار درام وی است. وی همچنین بخاطر نقشآفرینیاش در فیلم شکستناپذیر نامزد دریافت گلدن گلاب شد.در سال ۲۰۰۷ ستاره مت دیمون را در پیادهرو شهرت هالیوود نصب کرده و مجله پیپل وی را بعنوان یکی از جذابترین بازیگران مرد جهان معرفی نمود. مت دیمون همچنین از گروه هنرمندان فعال در عرصه خیریه نیز است. وی مؤسس و پشتیبان مؤسسات خیریه در حوزههای مختلفی همچون مقابله با فقر و گرسنگی در آفریقا و یا فراهم کردن آب آشامیدنی سالم برای مردم نیازمند جهان میباشد.
در طی ماموریت سفر به مریخ . فضانورد مارک واتنی به طوفان شدیدی بر میخورد که با خوش شانسی میتواند جان سالم بدر ببرد اما حالا با اندکی وسایل برای زنده ماندن او تنها داخل سرزمین مریخ است و باید راهی برای مخابره با زمین پیدا کند تا زنده بماند...
قانون صفر فضای فانتزی گونهای در دنیای پر ترس و تکنولوژی دارد. دنیایی که در مرکز داستانش یک ریاضی دان نابغه، هکر و مهندس نرم افزار عجیب وجود دارد که مسائل مختلفی در مورد زندگی انسان را به چالش میکشد…
داستان فیلم در دوران جنگ جهانی دوم روی می دهد و درباره یک گروه نامعمول است که از سوی دولت آمریکا ماموریت پیدا می کنند به آلمان بروند تا چند شاهکار هنری را از چنگ دزدان نازی نجات بدهند و به صاحبان واقعی اش بازگردانند…
سال 2154، انسان های ثروتمند روی یک ایستگاه فضایی زندگی کامل و بی نقصی را تجربه می کنند. در حالی که بقیه مردم روی کره زمین که ویرانه ای از آن باقی مانده، هستند. در این احوال مردی بنام «مکس» (مت دیمون) ماموریتی را آغاز می کند که ممکن است برابری را میان تمام انسان ها برقرار کند...
یک بازاریاب شرکت فروشنده گاز طبیعی با همکارش برای گرفتن حق امتیاز حقاری وارد یک شهر روستایی کوچک می شوند، بدون آنکه بدانند سرنوشت چه تقدیری برای آنها رقم زده و با چه مشکلاتی مواجه خواهند شد…
این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته و پرداخته شده است،«بنجامین می» (مت دیمون) که به تازگی از کار خود استعفا داده، تصمیم می گیرد تا یک مزرعه بخرد اما زمانی که به مزرعه می رود متوجه می شود که انجا یک باغ وحش تقریبا متروکه با ۲۰۰ حیوان گوناگون است...
این فیلم درباره دنیایی است که ویروس کشنده آنفولانزا آن را فراگرفته و در حال نابودی آن است. مردم در این دنیا درمانده هستند و به هیچکس هم اعتماد نمی کنند چراکه امکان آلوده شدن و سپس مرگ وجود دارد!. در این وضعیت پزشکان و دانشمندان به دنبال یافتن درمانی برای این ویروس هستند اما بزرگترین مشکل آنها نه یافتن درمان ، بلکه ترسی و جنونی است که برمردم حاکم شده است…
سیاستمداری به نام دیوید نوریس (دیمون) به زنی بالرین به نام الیس (بلونت) علاقمند می شود ولی دست سرنوشت این دو را از هم جدا می کند. و این فیلم در مورد یک سیاستمدار و یک رقاصه می باشد که بوسیله نیروهای عجیب و خاصی در کنار هم قرار میگیرند و درگیر یک رابطه می شوند که قضایای جالب و هیجان انگیزی اتفاق می افتد…
این مستند تجزیه تحلیلی جامع از بحران مالی دنیا که تقریبا از سال ۲۰۰۸ آغاز شده است به دست می دهد. جایی که بحران مالی ۲۰ تریلیون دلاری میلیون ها شهروند را بی کار و بی خانمان کرد. پس از رکود گسترده اقتصادی جهان پیش از جنگ جهانی دوم این بزرگ ترین بحران مالی جهان بود. در طی آن تعدادی از معتبرترین بانک های سرمایه گذاری به اجبار اعلام ورشکستگی کردند و بازار های مالی دنیا به شدت سقوط کرد...
جورج یک کارگر ساده آمریکایی است که متوجه می شود دارای نیروی ویژه ای است که از راه آن می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. از همین رو او یک وب سایت راه اندازی می کند و از این راه به افرادی که قصد دارند تا با درگذشتگان خود ارتباط برقرار کنند کمک می کند. اما اوضاع کمی پیچیده می شود هنگامی که جورج با زنی از فرانسه به نام ماری و پسرکی به نام مارکوس از لندن آشنا می شود که هر یک به شکلی مرگ را از نزدیک درک کرده اند و این گونه است که هر سه نفر دچار تغییری اساسی در باور خود نسبت به مرگ و آخرت می شوند…
نسلون ماندلا (مورگان فریمن) که بعد از آزادی از زندان رئیس جمهور آفریقا شده همه چیز در کشورش را تقسیم بندی شده بین سیاهان و سفید پوستان می بیند. او بهترین راه حل را برای برداشتن این تقسیم بندی ورزش می داند. ماندلا با کمک کاپیتان تیم ملی راگبی کشورش، بنام فرانسیس پینار (مت دمون) سعی میکند تا تیم ملی راگبی را به یک نقطه ی مشترک بین سفیدها و سیاه پوستان تبدیل کند ...
«ویتاکر»، مدیر عالی رتبه شرکت بزرگ ADM براثر فشارهای همسرش نزد پلیس میرود و به کلاهبرداری و زدوبندهای مسئولان شرکت با موسسات رقیب برای بالابردن قیمتها اعتراف میکند؛ اعترافی که تنها آغاز ماجراست و پلیس از او میخواهد تا اسنادی برای اثبات ماجرا فراهم کند و ...
جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...