داستان فیلم در مورد پسری است که در سال آخر دبیرستان و فارغ التحصیلی است و اکنون عاشق بهترین دختر دانشکده شده است. اما این پسرک خجالتی و گوشه گیر هیچ تناسبی با دخترک شاد و شلوغ ندارد. اما وقتی که ریچ در جمع تمام دوستانش عشقش به بث کوپر را بیان میکند. همه شوکه می شوند و جدالی میان او و دوست پسر بث کوپر آغاز می شود…
فیلم با دو سال فیلمبرداری، تصویری صمیمی از فرآیند خلاقانه دیوید لینچ در هنگام ساخت آخرین فیلمش «امپراتوری درون» (2006) ارائه میدهد. ما لینچ را در کشف زیبایی در ایدهها دنبال میکنیم و او ما را به سفری به دنیای انتزاعی میبرد که در نهایت دیدگاه سینمایی او را آشکار میکند...
یک زن و شوهر جوان و یک محکوم فراری که توسط یک انگل حریص اسپلینتر که قربانیان زنده خود را به میزبانان مرگبار تبدیل می کند، در یک پمپ بنزین مجزا به دام افتاده اند، باید راهی برای همکاری با یکدیگر برای زنده ماندن از این وحشت پیدا کنند...
دو برادر و خواهر به یک شهر جدید نقل مکان می کنند تا با گروه اشتباهی پر از خون آشام های تشنه به خون مخلوط شوند. تعامل آنها دختر را به سمت تبدیل شدن به یک نیمه خون آشام سوق می دهد...
خانواده ای که در حومه ی شهر زندگی می کنند ، خانه شان توسط روح های سرگردان تسخیر شده است و آنها باید برای آزاد کردن روح فرزندشان که گرفتار طلسم شده است ، تلاش کنند. اما…
یک مرد عادی با زندگی خانوادگی و حرفه ای سختی دست و پنجه نرم می کند. او همچنین باید با مشکلاتی که برادر و خواهر آزاده روحش در شهر ایجاد می کنند، مقابله کند...
داستان حول محور یک معلم انگلیسی سرخورده و یک رقصنده سابق در ساحل غربی می چرخد که با غلبه بر تمام موانع زندگیشان عنوان بهترین رقصنده ها را به دست می آورند...
پنی چنری به ویرجینیا میرود تا یک مجتمع پرورش و نگه داری اسب که متعلق به پدرش است را اداره کند. کار و کسبی که در آستانه ی تعطیلی است و مدتها است که هیچ کدام از اسب ها نتوانسته اند قهرمان شوند. در این بین پنی با یک مربی کهنه کار به نام لوسین لاورین آشنا می شود و در این بین یک اسب فوق العاده را آماده می کنند که ارزشی میلیون دلاری پیدا می کند و میتواند عنوان قهرمانی را برای پنی و مربی کسب کند …