گروهی شیطان پرست در طی یک مراسم شیطانی متوجه حضور یک دختر میشوند و به او حمله سختی میکنند.برادر دختر تصمیم میگیرد از آنها انتقام بگیرد و برای این کار تلاش میکند خون یک سگ هار را را به بدن انها برساند…
کشیش مستعمره زندان قرن پانزدهمی از قدرت خود برای بدست آوردن پول برای کلیسای خود از جمله قتل و دزدی قبر توسط معشوقه خون آشام و دستیار گوژپشت یک چشم خود سوء استفاده می کند...
داستان جنایی خشن در دهه 1930 کانزاس اتفاق میافتد که در آن یک باند وارثی را میدزدند و تلاش میکنند تا باج بگیرند. با این حال، زمانی که رهبر عاشق اسیر زیبای آنها می شود، این طرح به خطر می افتد...
Save translation
این داستان خنده دار در مورد دو باند مافیایی متخاصم در شهر نیویورک است. باند ضعیفتر از یک شیر برای باج گیری از "مشتریان" باند مقابل استفاده می کند. پلیس موفق می شود یکی از باندها را متوقف کند، در حالی که دیگری بدون رئیس باقی می ماند...
در سال 1935، پس از چهل سال در یک زندان ویرجینیای غربی، سه محکوم آزاد شده میخواهند با استفاده از 25000 دلاری که در زندان به دست آوردهاند، یک تجارت قانونی راه بیندازند، اما یک نگهبان کلاهبردار زندان با بانکدار شهر قصد دارد از آنها کلاهبرداری کند...
زمانی که یک سلاح هستهای چینی، ایستگاه فضایی تحقیقاتی «زمین ۲» را تهدید میکند، دو هزار نفر از ساکنان آن برای خنثی کردن و از بین بردن موشک، بدون توسل به خشونت، دست به کار میشوند.
ازدواج ناکارآمد چند پزشک ثروتمند ناراضی که در یک کلینیک خصوصی کار میکنند و همسرانشان که به طرق مختلف با ناراحتی خودشان دست و پنجه نرم میکنند، زمانی که یکی از آنها همسر خیانتکارش را میکشد، وارد حالت بحران میشود...
یک دانشمند مدام خواب میبیند که توسط یک دادگاه مرموز به جرم قتل به جرمی که از انجام آن بیخبر است، متهم شده است و همسر و دوستانش بخشی از این توطئه هستند. خیلی زود او مطمئن نیست که کدام خواب است و کدام واقعیت.
یک وکیل شکنجهگر که ظاهراً نابغه است، پس از کشتن همسر کسلکنندهاش و خلاص شدن از شر جسد، آدمربایی خود را جعل میکند و پول باج را نگه میدارد. شاید افبیآی فریب بخورد، اما کلمبو هرگز.
به امید تبلیغات مثبت، یک شرکت دخانیات به هر شهر آمریکایی که سیگار را به مدت 30 روز ترک کند، 25 میلیون دلار پیشنهاد می دهد. در میان یک جنون رسانه ای، ایگل راک، آیووا چالش را می پذیرد در حالی که ...
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
در زمانی (در آینده) در لندن الکس دلارج (مکداول) رئیس دوستانش (یا Droogs) است یعنی پیت (مایکل تارن)، جورجی (جیمز مارکوس) و دیم (وارن کلارک). یک شب آنها بعد از مستی بخاطر نوشیدن میلک پلاس (شیری که با مواد روانگردان مخلوط شده) بدنبال انجام یکی از آن «خشونتهای افراطی» میروند؛ ابتدا پیرمردی ولگرد (با بازی پائول فارل) را کتک میزنند و بعد با گروه بزهکار رقیب که بیلی بوی (ریچارد کانات) آنها را رهبری میکرد کتککاری میکنند. یک ماشین میدزدند و به خانهٔ نویسنده اِف. الکساندر (پاتریک مگی) میروند و آنقدر آقای الکساندر را میزنند که برای بقیه عمرش زمین گیر میشود. سپس الکس درحالیکه آهنگ معروف آواز زیر باران را میخواند به همسر آقای الکساندر (آدرین کُری) تعرض میکند.