مکس صاحب یک کلوپ شبانه، برای حل مشکل خود با اراذل و اوباش، یک قاتل اجیر میکند. این اقدام، زندگی او را تغییر میدهد و او را به یک فرد خشن تبدیل میکند. خانوادهاش از او میترسند و از او فاصله میگیرند...
در یک مکان دورافتاده و تاریک در غرب استرالیا، مرد تحت تعقیب لئون مورفی (بن مورتلی) خانواده خود را ترک می کند تا امنیت آنها را تضمین کند. دختر لئون (ایزابلا ژاکلین) در حالی که توسط کاپیتان دالتون (مایکل مونتز) منتقل می شود توسط میتلند ظالم (استیو ترنر) دستگیر می شود. این سفر به زودی تبدیل به یک داستان پر هرج و مرج از انتقام و قتل با
اواسط دهه 1980 در پر جنایت ترین شهر استرالیا است. فقط یک نفر ترازوی عدالت را یکنواخت نگه می دارد. کارآگاه کابوی، ستوان جانگلز. پس از کشته شدن شریک زندگی او در یک تیراندازی آتشین، جانگلز برای انتقام از مرگ خود به ماموریتی با مواد منفجره و غرق در خون می رود. تلاش او برای انتقام گیری ناخواسته او را به دشمن یک رئیس جنایتکار مرموز تبدیل می کند که
با ورود ناگهانی یک غریبه، رازی مرموز و حس گناه شعلهور میشود و رابطه پدر و دختری را پیچیده میکند. این داستان مانند یک نوشیدنی تابستانی با طعم جنایی و توهمزا است که با تعلیق همراه شده است...
جیم و ژان توماس، حافظان محیط زیست، جنگلهای بخارآلود پاپوآ گینه نو را برای نجات یک کانگورو درختی از انقراض شهامت کردند و در نهایت آب و بهداشت ده هزار نفر را در یکی از دورافتادهترین مکانهای روی زمین تامین کردند.
اولین زن استرالیایی ستاره V8، رنه گریسی، پس از کنار گذاشته شدن از این ورزش و تبدیل شدن به پردرآمدترین ستاره استرالیا در OnlyFans، تلاش می کند دوباره وارد مسابقات شود.
هنگامی که یک فراری بیگانه به یک مزرعه توله سگ محلی برخورد می کند و شروع به تبدیل افراد به ماشین هایی می کند که از گوشت توله سگ تغذیه می کنند، دیلن و BFF Eddie او باید تصمیم بگیرند که آیا تهدید SheBorg را تهدید کنند یا نه، و جهان را نجات دهند.
فیلم در دنیایی پساآخرالزمانی روایت میشود که تمدن در آن فروپاشیده است. یک پالس الکترومغناطیسی عظیم همه کودکان کره زمین را به جز مولی (بیلی رادرفورد)، دختر جیک اسلاتر (جیک رایان) از بین برده است....
در یک جشنواره موسیقی تابستانی، خواننده پرشور یک گروه فولکلور ایرلندی با نوازنده ترمین که از موسیقی فولکلور متنفر است ملاقات میکند و بین آنها جرقه عشق روشن میشود.
یک خبرنگار جاهطلب به همراه دوستدخترش، برای به دست آوردن شهرت، اقدام به تعقیب یک بازیگر و کارآفرین مشهور میکنند تا با برملا کردن رازهای او، رسوایی به پا کنند.
یک پیرمرد، یک کوالای جوان که شبیه انسانها رفتار میکند، یک پنگوئن از قطب جنوب و آلبرت، یک کاسه پودینگ جادویی که میتواند راه برود، حرف بزند و کمی هم مغرور است، به دنبال پدر و مادر گمشده کوالا میگردند. اما، عدهای شرور قصد دارند این کاسه پودینگ را بدزدند.