مینگ، مادری داغدار، برای سوگواری پسرش به استرالیا سفر میکند. او در این سفر با رازی تلخ درباره پسرش روبهرو میشود و در یک سفر جادهای پر از غم و اندوه، به همراه مردی که...
وقتی یک بیمار خطرناک از یک تیمارستان روانی فرار میکند و دست به کشتار بیرحمانهای میزند، کادر شبانه بیمارستان با بدترین کابوس خود روبرو میشوند و برای زنده ماندن میجنگند.
داستان این فیلم دربارهی نامزد سسیلیا کاس را به تصویر می کشد که او خودکشی میکند، اکنون سسیلیا تصمیم میگیرد خاطراتش را به فراموشی بسپارد و یک زندگی جدید برای خود بسازد، اما خیلی زود طی یک اتفاقی سسیلیا به زنده بودن نامزدش مشکوک میشود و…
داستان درباره تابی است که پس از جدایی از دوست دخترش، هایدی، هنوز احساسات دردناکی دارد. به طور اتفاقی، آنها مجبور میشوند شبی را با هم بگذرانند. حالا باید دید آیا آنها میتوانند گذشته را فراموش کنند و به رابطه خود پایان دهند یا دوباره به هم نزدیک میشوند.
دیوید مکمیلان، یک استرالیایی، از زندان سختگیرانه کلوگپرم در بانکوک گریخت و به این ترتیب نام خود را به عنوان تنها فراری از این زندان در تاریخ ثبت کرد.
برای بن، زندگی نمیتواند بهتر باشد. شغل خوب پردرآمد، دوستان، مهمانیها، دختران و هیچ چیز برای او تعلق ندارد. اما وقتی به دبیرستان خود برای سخنرانی دعوت میشود، شروع به بازبینی جهت زندگی خود میکند...
بث، زن بارداری که در سفری جادهای بود، در یک کلینیک دورافتاده از خواب بیدار میشود و میبیند که نوزادش ربوده شده است. او برای پیدا کردن فرزندش مصمم است و حاضر است هر کاری انجام دهد.
یک دانش آموز پانزده ساله به نام راشل باربر، قرار است از تراموا پیاده شود و با پدرش ملاقات کند، اما او از تراموا پیاده نمی شود. والدینش نگران می شوند و به دنبال او می روند...
فیلم "بچه برفی" داستان فردی را در دهه ۱۹۷۰ در غرب استرالیا نشان میدهد که در مسابقات بوکس چادری شرکت میکند و به دنبال راهی برای رهایی از گذشته تلخ و باختهایش است.
تدوینگری که روزگار خوشی ندارد، پیشنهادی وسوسه انگیز برای تدوین فیلم های اسناف دریافت می کند؛ فیلم هایی که در آنها صحنه های خشونت آمیز واقعی به تصویر کشیده شده است. او این پیشنهاد را می پذیرد، اما خیلی زود با دیدن تصاویر هولناک این فیلم ها، دچار کابوس و توهم می شود و روح قربانیان این فیلم ها او را تسخیر می کند.
جک ایرلندی (گای پیرس) یک وکیل سابق جنایی است ، که در حال بازسازی زندگی خود پس از یک فاجعه است ، هر چند بسیار کند او مامور جمع آوری بدهی ها است، عاشق فوتبال ، توپ زن ، کارآموز نجاری و گاهی اقات هم عاشق و به طور کلی یک مرد کامل. در یک تماس تلفنی از مشتری سابق “دنی مکیلوپ(راسل سیمون) بدون هیچ صدایی ، جک متوجه می شود که دنی که در خطر مرگ هست ، او دوباره به صحنه باز می گردد و باید با گذشته تاریک خود روبه رو شود…
در استرالیای آینده، نقشهای برای منفجر کردن خانه اپرای سیدنی کشف میشود. تنها راه برای جلوگیری از آن، فرستادن یک مامور به گذشته است تا مانع از توطئهگران در طراحی آن شود.