مادر جوانی به نام راشل دیوانه وار به دنبال دختر نوجوانش هانا می گردد. او پس از تصادف اتومبیل آنها در خارج از یک شهر کوچک در میانه مکان ناپدید شد. راشل به شدت نیاز دارد تا قبل از اینکه برای همیشه از دنیا برود او را پیدا کند...
یک مادر تازه وارد یک لالایی را در یک کتاب باستانی کشف می کند و به زودی این آهنگ را یک برکت می داند، اما وقتی لالایی دیو باستانی لیلیت را بیرون می آورد، دنیای او به یک کابوس تبدیل می شود...
تیلور زن و شوهری را ردیابی می کند که به دلیل مرگ تصادفی دختر نوزادش، ده سال قبل از رفتن او به زندان، یکی از تخمک های او را دریافت کردند. او به دخترشان دلبسته می شود که معتقد است به او تعلق دارد و دیگر مادر شدنش را متوقف نخواهد کرد...
ربکا، یک معلم محترم در یک مدرسه خصوصی دخترانه، با ورود یک دانش آموز بورسیه جدید که ممکن است دختری باشد که 17 سال پیش به فرزندخواندگی داده بود، زندگی اش زیر و رو می شود...
تنها نور پس از فروپاشی جهان در هرج و مرج، یک رهبر جذاب جدید است که در راس سازمان ملل قرار می گیرد، اما آیا او امید به آینده ای بهتر را به ارمغان می آورد؟ یا آخر دنیاست؟...
پس از از دست دادن شغل رویایی خود، رایلی با نیت مست می شود و صبح روز بعد آنها خود را متاهل می بینند. با قبول پیشنهاد نیت، آنها به تنسی سفر می کنند تا تجارت خانواده نیت را نجات دهند، اما...
اِمبر مورلی ، یک طراح گرافیک در منهتن ، متوجه می شود که او مزرعه درخت کریسمس مادربزرگ خود را به ارث برده است ، بنابراین او به منظور فروش آن قبل از کریسمس به زادگاه خود ویلو هیل می رود ...
پس از اینکه مقامات و رسانه ها به سرعت پرونده یک دختر سیاه پوست را رد کردند و به جای آن بر جستجوی یک دختر سفیدپوست گم شده تمرکز کردند، مادر او از کارآگاهان اینترنتی آماتور کمک می گیرد تا دختر گم شده اش را پیدا کنند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 19 جایزه دیگر.
«وید» (نولتی)، کلانتر یک شهر کوچک در ایالت نیوانگلند، به صورت نیمه وقت کار می کند و وقت آزادش را به نوش خواری و مصرف مواد می گذراند. همسر سابقش (بت هرت) او را تحقیر می کند و تنها محبوبه اش، «مارجی» (اسپیسک) او را همان طور که هست پذیرفته است. وقتی یک تاجر پولدار در اثر حادثه ای هنگام شکار می میرد، «وید» پرونده اش را با چنان وسواسی دنبال می کند که تمام اطرافیانش تعجب می کنند…