کولین مک‌کلود، یک جاودانه، با دوراهی دشوار روبرو است: یا باید با جاودانه‌ای که معشوقه‌اش را سال‌ها پیش کشته است، روبرو شود، یا باید به کمک بازماندگان شهر نیویورک که در اثر یک بلای طبیعی ویران شده است، بشتابد...
نین چوی سان، شمشیرزن ماهر، به خواهران ماه و باد کمک می‌کند تا پدرشان را که به اشتباه متهم به جنایتی شده است، نجات دهند. اما آنها در ادامه با شیطانی مواجه می‌شوند که قصد دارد آنها را ببلعد...
یک مرد جوان کتابخوان و خواهر شمشیر دوستش در حال مبارزه با سه نفر شرور هستند، یکی از آنها زنی زیبا اما نقابدار است که قول داده است با اولین مردی که او را بدون نقاب ببیند ازدواج کند یا به قتل برساند.
پلیسی از هنگ‌کنگ، چندین قتل مشابه را که توسط مردان چاو، قاچاقچی مواد مخدر هنگ‌کنگ، انجام شده است، بررسی می‌کند. گلگو ۱۳، بهترین تک‌تیرانداز، چهارمین قاتلی است که برای کشتن چاو، توسط آمریکایی‌هایی که می‌خواهند بازار مواد مخدر هنگ‌کنگ را در اختیار بگیرند، استخدام شده است...
خانه‌ی لیون‌لونگ توسط راهزنانی به رهبری چوچائو مورد حمله قرار گرفت. همسر لیون‌لونگ کشته شد، اما پسرش، یولونگ، توسط خدمتکار وفاداری که او را در یک چاه پنهان کرد، نجات یافت...
یک طایفه، دو نفر از اعضای خود را (لو لی و چانگ ای) برای بازیابی یک شمشیر قدرتمند و جلوگیری از سوء استفاده از آن می‌فرستد. در طول مسیر، با یک زن شمشیرزن ماهر (چنگ پی پی) که او نیز به دنبال شمشیر است، برخورد می‌کنند. زمانی که زن عاشق یکی از مردان می‌شود و ناخواسته دیگری را زخمی می‌کند، یک تراژدی عاشقانه‌ی پیچیده شکل می‌گیرد...
والنتینو یک کلاهبردار است که با کوان، یک کلاهبردار دیگر، ملاقات می کند. آنها با هم نقش افراد مختلف را بازی می کنند و طرح های متعددی برای پول درآوردن می ریزند. در همین حال، گانگسترها هم طرح خودشان را دارند...
وی فو که ظاهراً یک چوب‌بر معمولی است، اما وقتی خانواده‌اش توسط مهاجمان روان‌پریش کشته می‌شوند، وی تحت آموزش گسترده هنرهای رزمی توسط یک شمشیرباز ماهر قرار می‌گیرد و برای انتقام از تبهکاران به راه می‌افتد...
فانگ یینگ-کی، شمشیرزن جوان، برای پیوستن به گردهمایی بزرگ‌ترین جنگجویان جهان زیر پرچم ارباب شیا و قبیلهٔ اژدهای پرنده راهی سفر می‌شود. مأموریت آنها دفاع از کشور در برابر مهاجمان است...
"یگان 731" اردوگاه مخوفی در منچوری بود که در آن، آزمایش‌های هولناکی بر روی انسان‌ها انجام می‌شد. با تعطیلی این اردوگاه، یکی از سربازان به ویروسی مرگبار آلوده می‌شود و خطر انتشار آن در ژاپن، جان تمام مردم را به خطر می‌اندازد.
