این فیلم یک درام گانگستری تلخ است که در شهر بریکستون لندن اتفاق میافتد. جانی (وینی جونز) سعی می کند با یک «زندگی آرام» ساده از گذشته خشونت آمیز خود فرار کند...
"فیونا" ده ساله ، برای زندگی نزد پدربزرگ و مادربزرگش ، در روستای کوچکی در ایرلند ، فرستاده می شود . او به سرعت درباره افسانه ای که می گوید ، اجداد او با یک شیردریایی ، که می تواند خود را به انسان تبدیل کند ، ازدواج کرده اند ، می شنود و ...
فریل، تضاد بین زندگی عاطفی محدود و محصور گار با شخصیت اجتماعی پر جنب و جوش او را با به تصویر کشیدن او به عنوان دو شخصیت متمایز، یک خود عمومی و یک خود خصوصی، نشان می دهد...
سال 1975 در دهکده ای کوچک پسری هفده ساله به نام الیستر بر اثر اختلافات مذهبی یکی از همسایه های خودشان که پسری نوزده ساله به نام جو گریفین بود را به قتل می رساند. جیم که آن موقع یازده ساله داشته است شاهد قتل بوده و اکنون پس از سال ها نتوانسته ضربه ی روحی آن ماجرا را فراموش کند. الیستر به اعدام محکوم شد ، اما پس از دوازده سال آزاد می شود و اکنون الیستر سعی می کند تا به جبران این اشتباهش که او را سال ها آزار داده است بپردازد. اکنون می خواهد به ملاقات جیم برادر کوچکتر کسی که کشته است برود …
"فرانسی" (اوونز) و "جوئی" (بویل) مانند کودکان دیگر در دنیایشان به سر می برند. ولی با وجود پدری الکلی و مادری افسرده فشار زیادی به فرانسی وارد می گردد و ...
در سال 1921، کری اوشی (دان موری)، یک دانشجوی پزشکی آمریکایی که در ایرلند زندگی می کند، متوجه می شود که استاد ارجمندش شان لنیهان (جیمز کاگنی) نیز یکی از رهبران ارتش شورشی ایرلند است. اگرچه پدر و هم اتاقی کری هر دو توسط سربازان بریتانیا کشته شده اند، او از پیوستن به شورش ایرلندی خودداری می کند. با این حال، پس از اینکه کری به ناحق توسط نیروهای ویژه بریتانیایی "سیاهان و برنزه ها" زندانی و شکنجه می شود، او کاملاً خود را به آرمان آزادی ایرلند متعهد می کند...
پس از افشای هویت مردعنکبوتی توسط میستریو ، شهرت و زندگی پارکر زیر و رو میشود. او از دکتر استرنج میخواهد تا با جادو به بازگرداندن هویت مخفیاش کمک کند، اما این کار عواقب غیرمنتظرهای دارد که باعث میشود پارکر معنای واقعی مردعنکبوتی بودن را دریابد...
پدر ایون اودانل، یک روحانی ایرلندی است که معتقد است که برای استقلال ایرلند، باید از خشونت استفاده کرد. او در سال ۱۹۱۶، یک پسر جوان به نام آنتین را برای جنگ در قیام ایرلند تشویق میکند. آنتین در این قیام شرکت میکند و پس از آن، به یک تیرانداز باتجربه تبدیل میشود. پنجاه سال بعد، آنتین به شهر دری بازمیگردد. حضور او، پدر ایون را به یاد وقایع سال ۱۹۱۶ میاندازد. پدر ایون در آن زمان، به دلیل اعتقاد به خشونت، دچار فروپاشی روحی شده بود. تأثیر پدر ایون بر آنتین جوان، در آنتین بزرگسال نیز مشهود است...