اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
داستان این فیلم جاده ای در شهرستان کورک، ایرلند می گذرد و درباره مولی 13 ساله ای است که به تازگی بی مادر شده است و جوی، وکیلی که به تازگی نوزادش متولد شده . مولی مادرش به تازگی بر اثر سرطان درگذشته است، و او با پدر دزدش که به تازگی پول آسایشگاه سرطان را از شیشه جمع آوری کرده است، در جشن او در میخانه روبرو می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 16 جایزه دیگر.
"پارتیک" بچه ای سر راهی در سال 1970 بزرگ شده و شهر خود در ایرلند را ترک می کند. او تلاش می کند تا مادر خود را پیدا کند. او عضو یک گروه موسیقی راک شده و عاشق رهبر گروه می شود...
“آلن” بیست و چند سال سن دارد که خیلی هم بدشانس است و اخیراً از کارش در بانک اخراج شده، و مشغول کار کردن با مادرش در فرودگاه بعنوان مشاور گردشگری می شود و همانجا با اولین عشق زندگی اش روبرو می شود و …
جیمی گرالتون یک شخص سرشناس ، پس از یک دهه دوری از کشورش ، در اوایل دهه ی ۱۹۳۰ به وطن خود یعنی ایرلند بازمیگردد و در کارهای مزرعه مشغول به کار میشود. اما پس از مدتی ، جوانان شهرش از او تقاضا میکنند تالاری که در گذشته ساخته بود را بازگشایی کند و…
یک شکارچی تازه کار و پدرش به ایرلند سفر میکنند تا آخرین گله از گرگ ها را از بین ببرند. اما هنگامی که با یک دختر از قبیلهای مرموز، که شایعه است به هنگام شب به گرگ تبدیل میشود، دوست میشود، همه چیز تغییر میکند.
داستان فیلم در مورد دیوید یک بایگانی کننده ی فیلم هست که اخیرا در حال سپری کردن اوقاتی سختی استی. او به همسرش آلیس هم مشکوک هست و اعتقاد دارد که آلیس با مردی به نام الکس که یکی از مشتری هایش هست رابطه دارد. اما فشار و استرس بر روی دیوید دو چندان می شود وقتی که همکارش کلر به او یک قطعه فیلم که در بایگانی پیدا کرده است می دهد چرا که وقتی دیوید فیلم را پخش می کند متوجه می شود در سال ۱۹۰۲ در خانه ای که سکونت دارد یک قتل بی رحمانه و وحشتناک صورت گرفته بوده که …
James Lavelle یک پدر روحانی است که قصد تبدیل دنیا به یک مکان بهتر است. او همواره از اعمال بد ساکنان کینه توز شهر کوچک خود شوکه و ناراضی است. روزی، در پی اعتراف یکی از اهالی، وی به James میگوید یک یکشنبه هفته آینده او را خواهد کشت و در پی این اعتراف، همانطور که روزهای هفته سپری میشود، نیروهای تاریکی بیشتر و بیشتر به James نزدیک میشوند.
سرآشپزی مشهور در شهر گلاسکو درگیر یک رابطۀ عاشقانه با یک دانشمند میشود اما با به گوش رسیدن اخباری از سراسر جهان مبنی بر از دست رفتن بی دلیل حس عاطفی مردم نسبت به یکدیگر بزودی رابطه شان دچار اختلال میشود تا جایی که احساس آنها از عشقشان ناشناخته و غیر فابل پیشبینی می شود و …