داستان فیلم درباره مرد جوانی است که وارد منطقه می شود. جایی که ترس و درد دل انسان را پر می کند. به محض ورود، او تبدیل به یک استالکر می شود و به سرعت متوجه می شود که منطقه توسط بی تفاوتی و طمع اداره می شود.
پس از اینکه رئیس آنها بی جان کشف شد، کارمندان متوجه می شوند که شرکت ورشکست شده است. نیروی کار سالخورده هیچ چشم انداز شغلی یا صندوق بازنشستگی ندارند و در همه این هرج و مرج، موافقت می کنند که خود را در محل کار خود حبس کنند...
داستانی درباره زنان که در زمان حال و در دهه 1950 ورشو اتفاق می افتد. شخصیت اصلی سابینا، زنی ساکت و خجالتی است که به تازگی سی ساله شده است. واضح است که او در زندگی خود فاقد یک مرد است. مادرش همه چیز را میداند و به هر قیمتی تلاش میکند دخترش را کاندیدای خوب برای ازدواج پیدا کند...
جاگنا، زنی جوان و مصمم، در روستای لهستانی اواخر قرن نوزدهم، در تلاش است تا زندگی مستقلی برای خود بسازد. این روستا، جامعهای بسته و مردسالار است که با شایعات و اختلافات مداوم، آکنده از تنش است...
اوا یک مهندس جاه طلب جوان است که شروع به کار برای تیم معمار تحسین شده جرزی می کند. او به تدریج از روابط عجیب و غریب او با همسر و معشوقه هایش آگاه می شود...
شش دوست نوجوان در یک سفر کمپینگ به جنگلی می روند که محل یک قتل فرضی تاریخی است. اما ناباوری آنها نسبت به این افسانه شهری خیلی زود تغییر می کند که اتفاقات عجیبی برای هر یک از آنها رخ می دهد...
این فیلم بلند، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که ریشه در افسانهها و داستانهای عامیانه دارد. این داستانها برای تفسیر ترسهای عمیق انسان ساخته شدهاند و پایه ژانر وحشت را شکل دادهاند.
جرزی یک نویسنده مشهور و یک الکلی مزمن است که مشکل نوشیدن خود را با هوش و جذابیت خود پنهان می کند. او به عنوان یک بازدیدکننده مکرر از مرکز توانبخشی، با معتادان همکار از هر طبقه اجتماعی و زمینههای اجتماعی ملاقات میکند...
در سال 1941، در ورشو، پس از ایجاد گتوی یهودی ورشو توسط نازیها، یک علاقهمند به دوربین 8 میلیمتری لهستانی، فیلم 10 دقیقهای قابل توجهی را از هر دو طرف دیوارهای گتو ضبط کرد...