استودیوی جین-اِی تصمیم میگیره به مناسب هفتادمین سالگرد تأسیسش یه مستند بسازه و تاچیبانای فیلمساز رو مسئول اینکار میکنه. تاچیبانا به کوهستان دورافتادهای سفر میکنه تا چیوکو فوجیوارا، الههی دورانِ کودکیش و ستاره درخشان بازیگری در استودیوی جین-اِی، از سال ۱۹۳۰ تا سال ۱۹۶۰ ، رو ملاقات کنه. اون تصمیم داره از زندگی چیوکو مستندی بسازه چرا که او در اوج هنرنمایی و شهرت، پا از پردهی سینما بیرون کشیده بود. همانطور که چیوکو لحظات زندگیش رو به یاد میاره، تاچیبانا و فیلمبردارش خودشون در زمانهای مختلف و در میان خاطرات چیوکو میبینن. رگه های خاطرات چیوکو با اتفاقات زمان حال درهم آمیخته…
ماکوتو شیشو با کشتی مجهزش به سمت حکومت میجی در حال حرکت هست و قصد دارد دوباره هر و مرج را به ژاپن بازگرداند. حال ، کنشین هیمورا به منظور متوقف ساختن شیشو ، برای یادگیری تکنیک نهایی نزد استاد قدیمیش می رود و...
کوئیچیرو شیمادا به یک مرکز تحقیقاتی در کنیا، آفریقا توسط یک بیمارستان آموزشی در ژاپن ارسال می شود. او یک وضعیت ناامید برخورد می کند و تصمیم می گیرد به کار وجود دارد به عنوان یک دکتر، درمان بیماران صدمه دیده در جنگ است. او با پرستاران و همکارانش در بیمارستان تلاش.
Kyutaro (Kazuki کیتامورا، شمشیر زن که توسط مردم در یک زمان می ترسیدند شده است. در حال حاضر، او فقیر است و بی سر و صدا زندگی می کند به تنهایی. Kyutaro نمی داند که چگونه برای کسب پول بدون استفاده از شمشیر خود را.
سياره اي مورد هجوم گروه اسرار آميزي از موجودات قرار ميگيرد که تمام حيات روي زمين را مبتلا و نابود ميکند.تنها تصميم يک زن براي يافتن راهي براي درمان است که از نابودي تدريجي دنيا جلوگيري خواهد کرد.اما کساني از تشکيلات داخلي هم هستند که بي صبرانه منتظر نتيجه هستند و براي پيروزي در اين جنگ هر کاري ميکنند....
: "چیهیرو" انسانی افسرده است که از مردن هراس دارد. او بهمراه همسرش یوری تصمیم میگیرد به شهر بالی در اندونزی سفر کنند تا خواهر حامله اش کومی را ملاقات کند. آنها امیدوارند که سفر برای آنها تغییراتی را حاصل کن
"میوکی گوتو"، در نقش "اویوا"، در نمایشی جدید بازی می کند. او تلاش می کند تا معشوقه خود "کوسوکه" را وارد بازیگران نمایش کند. بازیگران نمایش بین واقعیت و نمایش گرفتار می شوند و...
عده ای سامورایی به کلبه ای حمله کرده و دو زن ساکن آن را پس از تجاوز به قتل می رسانند و کلبه را به آتش می کشند.روح یک گربه سیاه با خوردن خون زنان،در جسم آنان حلول می کند و شرط زندگی شان را کشتن سامورایی ها و خوردن خون آنان تعیین می کند.غافل از اینکه پسر و شوهر آن دو زن نیز یک سامورایی است و …
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 13 جایزه دیگر.
«ویکتور فرانکنستاین» (برانا) تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من» (کلیز)، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی (دنیرو) «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند…
"جو میزونو" مردی قدرتمند با انگیزه های پنهان است. رفتار خشونت بار او مورد توجه یکی از روسای یاکوزا قرار گرفته و سریعا به استخدام آنها در می آید. او پس از مدتی تلاش می کند با گروه رقیب معامله ای بکند. در نهایت انگیزه واقعی او آشکار می شود و...
در یک منطقه حومه توکیو."مینورو" و "ایسامو"پسران "خانواده هایشی" وقتی می بینند همسایه شان تلویزیون دارند و آنان ندارند.نزد مادرشان "تامیکو" و پدرشان "گیتارو" گله می کنند.پدر معتقد است که انان زیاد حرف می زنند و "مینورو" پاسخ می دهد که بزرگترها هم همین کار را می کنند و عبارتهای روزانه ای چون "صبح بخبر" و "روز خوبیه" را مکرر و بیهوده به کار می برند.بچه ها با هم عهد می کنند که سکوت اختیار کنند و این امر موجب اختلال در روال روزمره زندگی و سوتفاهم های در میان آشنایان می شود.سرانجام "گیتارو" یک دستگاه تلویزیون می خرد و بچه ها روال زندگی قبلی شان را از سر می گیرند و با پدر مادر آشتی می کنند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
بازیگری فرانسوی (ریوا) برای بازی در فیلمی به ژاپن میآید و با آرشیتکتی ژاپنی (اوکادا) برای دو روز رابطه برقرار میکند. رنجی که زن بابت کشتهشدگان بمباران هیروشیما حس میکند او را به یاد ضایعهای میاندازد که خود در گذشته متحمل شدهاست. زن به سربازی آلمانی دل باخته بوده و سرباز در روز آزادی به قتل رسیدهاست. سپس خانواده زن، او را به جرم عشق به دشمن در زیرزمینی تاریک به حبس کشیدهاند. او حالا تمام شهر ـ بمب، مرگ مصیبت، معلولیت جسمی ـ را معطوف مرد میکند. مردی که "هیروشیما" میخواندش..