گابریلا، همسرِ روبرتو، به دفترِ رناتو، وکیلی ثروتمند که با جوکوندا ازدواج کرده است، برای کار فراخوانده میشود. پس از آن، این چهار نفر در تار و پودِ دروغ، روابطِ فرساینده و تراژدی گرفتار میشوند.
شاهزاده لو، وارث تاج و تخت پادشاهی لوسبرا، زندگی بیخیالی را سپری میکند و با شوخیهایش اوقات خانواده و دوستانش را تلخ میکند. با این حال، طبق افسانهها، زمانی که او به 18 سالگی برسد، با اژدهای شرور افسانهای روبرو خواهد شد و مردم سرزمین میانه را نجات خواهد داد. با وجود این پیشگویی، او خطری قریبالوقوع را باور ندارد و ترجیح میدهد خواهرش، شاهدخت افسونشده (جی آلپارون) و همه کسانی که در کاخ کار میکنند را دست به سر کند.
زاما فیلمی آرژانتینی محصول سال 2017 به کارگردانی لوکرسیا مارتل است. فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهٔ آنتونیو دی بِنِدِتو ساخته شدهاست. در اواخر قرن 18 در یک مستعمره دورافتاده در آمریکای جنوبی، اوضاع افسر زاما که برای مأموریتی بهتر از سوی پادشاهی اسپانیا انتظار میکشد خراب میشود.
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
داستان فیلم در کشور برزیل رخ می دهد و درباره ی سه پسربچه هست ، که در منطقه ی تخلیه ی زباله ، چیزی را کشف می کنند که باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای آنان می شود و…
کریسمس در یک شب ناپدید می شود. خانواده ای برزیلی که به تازگی ازدواج کرده اند تلاش می کنند در دنیایی که هیچ کس کریسمس را نمی شناسد، معنا، روح و سنت های کریسمس را دوباره زنده کنند...
پدرو پائولو، مردی میانسال، تصمیم می گیرد که به عنوان راننده تاکسی کار کند. او با ماشین قدیمی خود، یک اوپلا دهه 80، شروع به کار می کند. اما چیزی که او انتظار نداشت این بود که مسافرانی سوار کند که بتوانند زندگی او را تغییر دهند...
به خانواده ای فقیر که از عهده مراقبت از پدربزرگ بیمارشان برنمی آیند، پیشنهاد می شود که او را به خاک بسپارند و در عوض، یک قاچاقچی مواد مخدر را در خانه خود مخفی کنند...
داستان فیلم بر اساس پرونده یکی از مشهورترین قتلهای برزیل، روایت شده است. آنجلا با رائول آشنا میشود و باور دارد که شخصی را پیدا کرده است که همانقدر که او آزاد است، روح آزاد او را دوست دارد. جذابیت فوق العاده باعث میشود که این زوج همه چیز را رها کنند و به رؤیای بازسازی زندگی خود در ساحل بپردازند. اما رابطه به سوء استفاده و خشونت منجر میشود و ...
دو دوست صمیمی، در آستانه 18 سالگی، در جریان یک جنگ بین دو باند رقیب مواد مخدر، چیزهایی در مورد گذشته پدران گمشده خود کشف میکنند که باعث میشود دوستی آنها از هم بپاشد. Acerola متوجه میشود که پدرش یک قاچاقچی مواد مخدر است، در حالی که Laranjinha متوجه میشود که پدرش یک پلیس مخفی است. این کشفها باعث میشود که آنها از یکدیگر متنفر شوند و دوستی آنها برای همیشه از بین برود.
سال ۱۹۹۷، پیش از سفر پاپ به ریو دو ژانیرو، سروان ناسیمنتو از جوخه ویژه پلیس ماموریت می یابد تا محله نزدیک سکونت پاپ را از شر قاچاق چی ها و و فروشندگان مواد مخدر پاک کند.
جاسمین یک دانش آموز ممتاز و هنرمند با استعداد می باشد که در ریاضیات مردود است. معلمش او را با یک معلم ریاضی آشنا می کند، اما عاشق شدن او ممکن است به نمرات او کمکی نکند...
میبل به جای شرکت در سفر فارغ التحصیلی با دوستانش، مجبور می شود با والدینش به یک ایستگاه اسکی در شیلی سفر کند. او انتظار نداشت که این سفر بتواند او را با یک گروه مخفی از دوستان و یک عشق بالقوه آشنا کند...