یک دبیر فقیر و کره ای که با دوست پسر خود به هم زده اند ، بنابراین او با یک راننده خوش تیپ "تصادف" می کند. او اصرار دارد 3 میلیون وون / 3000 دلار خسارت بدهد.که باید بیش از 100 روز کار کند...
پس از چند ماه آموزش سازگاری اجتماعی ، پناهنده کره شمالی جینا به یک استودیوی کوچک در سئول نقل مکان می کند و زندگی جدید خود را آغاز می کند. برای آوردن پدرش به کره جنوبی ، او به پول احتیاج دارد اما هر چقدر هم کار کند ، این تبعیض باعث نمی شود که به اندازه کافی پول پس انداز کند. یک روز دلال او را با یک کار تمیز کردن سالن بدن سازی بوکس آشنا می کند. جینا با دیدن بوکسورهای زن جوان و با اعتماد به نفس ، سرشار از احساس میشود و...
داستان در مورد یک دختر به نام ایل-هو که یک ماهواره به پشت او متصل است. او با یک گاو شیرده که بسیار خجالتی است دوست می شود اما به زودی همه چیز تغییر میکند و یک هیولای سیاه قصد حمله کردن به زمین را دارد و ......
این فیلم روایتگر هشتاد و هشت روز جنگی حماسی است ، که جنگ یانگ مان چون و نیروهای گوگوریو در مقابل پانصد هزار نفر از مردان سلسلهی تانگ را برای دفاع از سرزمینشان به تصویر میکشد و…
داستان این فیلم درباره یک معلم ورزش به نام کی چول است که در دبیرستانی مشغول به کار می شود اما یکی از دانش آموزان دختر گم می شود و در حالی که روستاییان به این حادثه اهمیتی نمیدن کی چول به همراه دوست آن دانش آموز دختر یوجین تلاش می کنند تا او را پیدا کنند و …
در یک روز زمستانی دانش آموز دبیرستان مین سیک (جین یانگ) و خانواده اش به گوزونگ می روند. این شهر زادگاه پدرش است. در مدرسه آنجا با یو جوی ملاقات می کند. یو جوی فراری است و به نام “دختر قاتل” شناخته میشود و زورگیری میکند مین سیک به آرامی به او نزدیک می شود و…
جانگ هیوک (Jang Ki Yong) کسی است که میخواهد کار و عشق خود را با هم داشته باشد؛ او در یک رابطه عاشقانه با نامزدش دا یون (Chae Soo Bin) که یک پرستار است، می باشد. در همین حال جانگ هیوک که تازه در یک شرکت بزرگ مشغول به کار شده، مجبور است با بو یونگ (Krystal) برای تثبیت موقعیت کاریش رقابت کند و …
در اواسط دهه 1990 یک افسر سابق نظامی توسط سرویس اطلاعاتی کره جنوبی به عنوان جاسوس استخدام میشود و با نفوذ بین مقامات عالی رتبه کرهٔ شمالی به دنبال جمع آوری اطلاعات حساس در مورد برنامه هسته ای کرهٔ شمالی هست...
در سال 1980، یک روزنامه نگار خارجی، یک راننده تاکسی را برای سفر به گوانگجو جهت پوشش دادن قیام، کره جنوبی به خدمت می گیرد. آنها خیلی زود خود را بین معترضان دانشجویی و ارتش در شهر تحت محاصره می بینند ...
ها جونگ وو قول داد که اگر دو سال پیاپی جایزه بهترین بازیگر مرد را بدست آورد، در کره جنوبی پیاده قدم خواهد زد. این اتفاق افتاد و او این کار را انجام داد و ماجرا آغاز شد...
در یک صبح بارانی، ایم سو وون به سمت مدرسه ش حرکت میکند ، پدرش در یک کارخانه ی محلی کار میکنده و مادرش در مغازه ی طبقه ی پایین خانه شان مشغول کار است . چند ساعت بعد، پدر سو وون تماسی از دفتر پلیس دریافت میکند که به دخترش حمله شده است. آیا آن ها پس از این اتفاق وحشتناک قادر خواهند بود که دوباره زندگی ای شاد مثل گذشته داشته باشند؟
چون سو-رو (کوه هیون جونگ) زنی است که با اختلالات هراس مواجه است. در گذشته، او به خواهرش وابسته بود تا به او کمک کند، اما خواهرش در حال حاضر در حال ترک کشور است و...
