هیچ شهاب سنگی به زمین برخورد نکرد ، هیچ گروهی خلافکاری دنیا را در معرض خطر قرار نداد و هیچ جنگ اتمی آغاز نشده بود ، اما یک اتفاق باعث از بین رفتن تماس اکثر شهرهای روی زمین شد و…
«کارمن» (وگا) و «جونی» (سابار)، خواهر و برادری هستند که باید جان پدر و مادر جاسوس شان ، «گره گوریو» (باندراس) و «اینگرید کورتس» (گاگینو) ، را نجات بدهند و …
«آپولو کريد» (وودز)، رقيب سابق و دوست فعلي «راکي»، در مسابقه اي با ضربه ي چپ کوبنده ي بوکسوري غول پيکر از شوروي به نام «ايوان دراگو» (لوندگرن) بر زمين مي افتد و مي ميرد. «راکي» نيز عنوان خود را مي گذارد تا بتواند در مسابقه اي غير رسمي با «دراگو» ي آماتور، در خود شوروي شرکت کند.
پائولو خواستار این است که یک بار دیگر با راکی مبارزه کرده و آبروی رفته خود را بازیابد. از طرفی راکی که به تازگی با آدریان ازدواج کرده، با مشکلات بی شمار و البته تازه ای دست و پنجه نرم می کند...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 21 جایزه دیگر.
مشت زني درجه چندم و گمنام به نام «راک بالبوا» (استالون) از راه شرکت در مسابقه هاي بوکس شرطي و غيرقانوني و جمع آوري طلب هاي يک نزول خوار زندگي فقيرانه اي را مي گذراند. تا اين که قهرمان بوکس سنگين وزن جهان، «آپولو» (ودرز)، براي تبليغ و رسيدن به محبوبيت بيش تر، تصميم مي گيرد تا مسابقه اي نمايشي با يک مشت زن گم نام برگزار کند. به اين منظور «راکي» انتخاب مي شود...
برت مونرو پيرمرد نيوزلندي است که عاشق سرعت و به جا گذاردن رکوردهاي جديد سرعت بر روي زمين است. وي صاحب موتوري است که 42 سال پيش در زمان جنگ جهانی دوم آنرا خريداري کرده و در طول اين سالها تغييرات زيادي در وضعيت ظاهري و موتور آن بوجود آورده، به طوري که موتورش که آنرا سرخپوست مي نامد از قابليت بالايي در سرعت برخوردار شده است و می تواند با موتورهای بسیار جدیدتر به رقابت بپردازد. برت تصميم مي گيرد در مسابقه جهانی رکورد سرعت در بارنويل آمريکا شرکت کند و موتورش را به آزمايش بگذارد اما او مشکل بیماری قلبی دارد و حضورش در این مسابقه بسیار خطرناک است در نتيجه تصميم مي گيرد و...
داستان انیمیشن Tokyo Godfathers پدر خوانده های توکیو در یک شب کریسمس در شهر توکیو آغاز می شود که سه نفر بی خانمان به نام های جین و هانا که مرد و زنی میانسال هستند و دختری به نام میوکی که با آنها زندگی می کند ، وقتی به دنبال غذا می گشتند به یک نوزاد رها شده بر می خورند ، به همراه این نوزاد یه نامه بود که از یابنده نوزاد خواسته تا از او مراقبت کند ولی از نام نوزاد چیزی نگفته و یک کیسه که حاوی سره نخ هایی از پدر و مادر اصلی این نوزاد می باشد ، آغاز می شود . این سه نفر تصمیم می گیرند تا تمام تلاش خود را برای پیدا کردن والدین اصلی این نوزاد بکار گیرند و او را به خانواده واقعیش برسانند . چون او را در شب کریسمس پیدا کردند نام این نوزاد را Kiyoko به معنای فرزند خالص می گذارند . پدر خوانده های توکیو یک انیمیشن ساخت ژاپن به کارگردانی Satoshi Kon و Shōgo Furuya می باشد که در سال ۲۰۰۳ ساخته شد . Tokyo Godfathers سومین انیمیشنی است که Kon نوشته و کارگردانی کرده است . وی فیلنامه این انیمیشن را با همکاری Keiko Nobumoto نوشت و در سال ۲۰۰۳ این انیمیشن موفق به دریافت جایزه جشنواره هنر ژاپن گردید
در ادامه قسمت اول فیلم ، چان وینگ از آمورزشگاه پلیس اخراج میشودو. حال، شخصی بنام وونگ به او پیشنهاد میدهد از این به بعد، بصورت مخفی ، به خدمت او در بیاید تا در کارهای خلاف او، نقشی موثر داشته باشد. او این پیشنهاد را میپذیرد و...
داستان این فیلم در آیندهای نزدیک اتفاق میافتد و روایتگر مردی جنگجو است که از قصد خود را وارد یک جزیرهی ناشناخته، خطرناک و همچنین زندان مانند میکند تا از قاتل خانوادهی خود انتقام بگیرد…
یک سیاستمدار سابق ایالات متحده به نام «میسون اسکیلس» یک بار دیگر به خدمت بازمیگردد تا همکار خود را نجات دهد. به این ترتیب، میسون به همراه تعدادی از ماموران مخفی پلیس CIA راهی بیروت میشوند اما این در حالی است که میسون باید با گروهی که مسئول کشته شدن خانواده او هستند، روبرو شود.
زو نام دختر بچه ای است که به دلاوری و سلحشوری علاقه زیادی دارد. او در سرزمینی پر از اژدها و موجودات ترسناک عجیب و غریب همراه با عمو و خدمتکارشان زندگی می کند. داستان به این گونه آغاز می شود که زو برای کمک به عموی خود به بیرون از قصر می رود تا شاید بتواند راهی برای مقابله با اژدها پیدا کند اما در جنگلی مخوف گرفتار دو موجود ترسناک می شود. در اینجاست که لیان چو مرد غول پیکر و دوست داشتنی داستان به نجات او می آید ؛ زو، لیان چو و دوستانش را برای آشنایی با عموی خود به قصر می برد و...
وقتی یک سرباز سابق که طلا را در بیابان لاپلند کشف میکند، سعی میکند غنائم را به شهر ببرد، سربازان نازی تحت فرماندهی یک افسر سادیسمی اس اس به او حمله میکنند...
این فیلم داستان یک گروهبان آمریکایی به نام جان کینلی را در افغانستان روایت میکند او به همراه مترجم محلی اش احمد برای بررسی منطقه با واحد گشت زنی میروند . واحد آن ها مورد حمله قرار میگیرد و کینلی و احمد تنها بازماندگان این حادثه هستند ،احمد جان خود را به خطر می اندازد تا کینلی مجروح را به محل امن منتقل کند...