یک بازیگر آماتور به نام وی چنگ گونگ با دعوت میلان ، یک بازیگر مشهور، برای بازی در نقش اول فیلم جدید، به شدت خوشحال میشود. اما او نمی داند که در حال شرکت در یک کلاهبرداری خطرناک است ...
هنگامی که سگ یک فرد تأثیرگذار شبکه های اجتماعی خودخواه به طرز تکان دهنده ای ربوده می شود، دستیار او با دامپزشک محلی جذاب همکاری می کند تا قبل از کریسمس توله سگ را پیدا کند...
آدریان یک پاپاراتزی هالیوود است که برای گرفتن عکس از یک ستاره بسیار دست نیافتنی، پارکر بنت، مأمور شده است. او نمی داند، زمانی که هر دو برای استراحت در کوه های کارولینا شمالی می روند ، شانس خود را به دست خواهد آورد...
زمانی که ایزابلا عاشق بدشانس و بلیک فیلمساز متوجه میشوند که در حال برنامهریزی یک جشن بزرگ در یک عمارت هستند ، آنها به طور غیرمنتظره ای عشق و ماجراجویی را پیدا می کنند که هرگز نمی دانستند می تواند واقعی باشد...
پیتون، تهیهکننده پادکست، مجبور میشود الکس را به ستاره بعدی تبدیل کند و نمایشی عالی برای نجات ایجاد کند. این نمایش در قالب یافتن عشق واقعی پیتون است. همانطور که دو نفر پیش می روند، آنها کسانی هستند که عشق را پیدا می کنند...
یک مقاله نویس عاشقانه فکر می کند که زندگی عاشقانه اش را مشخص کرده است، تا زمانی که دوست قدیمی اش از او جدا می شود. در همان زمان، سردبیر او نویسنده جدیدی را برای همکاری در ستون او استخدام می کند و با برخورد آنها عشق بینشان شروع می شود...
جیم که یک مهندس هوانوردی در آریان اسپیس است، سال ها زندگی خود را وقف یک پروژه مخفی کرده است: ساخت موشک خود و انجام اولین پرواز فضایی سرنشین دار به عنوان یک آماتور. اما ...
این فیلم در سال 1947 اتفاق میافتد و داستان مجموعهای از افرادی است که مجبورند خانه خود را تخلیه کنند تا به مکان دیگری نقل مکان کنند. هرج و مرج رخ می دهد زیرا ساکنان اصلی با خانواده دیگری که وارد خانه می شوند روبرو می شوند...
داستان واقعی فرانتس استریتبرگر، پدربزرگ کارگردان این فیلم آدریان گوگینگر. در آغاز جنگ جهانی دوم، یک سرباز جوان درونگرا با یک توله روباه مجروح روبرو می شود که از او مراقبت می کند و با خود به فرانسه اشغالی می برد ...
یک شی غیرقابل شناسایی در آسمان می چرخد. مردی مشکوک که توری در دست دارد ناگهان ظاهر می شود و سعی می کند چیزی را که از او فرار کرده است بگیرد. او باید ظرف شش روز آن «رفیق» پرسرعت را بگیرد وگرنه برای همیشه آن را از دست خواهد داد...
یک مشاور با اعتماد به نفس هرگز نتوانسته ترس خود را از دلقلک بودن شکست دهد. او در حالی که دچار شکست عشقی شده ، رویای موفقیت در دلقک بودن را دنبال میکند..