این فیلم مستند، روایتگر دوستیهایی است که با نوآوری و خلاقیت در برگزاری کنسرتهای زنده موسیقی الکترونیک، نامی برای خود دست و پا کردند و به شهرت رسیدند.
هیام عباس، هنرپیشه فلسطینی، پس از سالها زندگی در فرانسه و فعالیت در عرصه بازیگری، به همراه دخترش به زادگاه خود در فلسطین باز میگردد. این مستند، روایتی صمیمی از زندگی چهار نسل از زنان این خانواده و تجربه مشترک جدایی و آوارگی آنها را به تصویر میکشد.
زنی که داغدار مرگ مرموز همسرش است، برای خلاصی خانوادهاش از شر روحی پلید که آنها را آزار میدهد، از یک شکارچی ارواح کمک میگیرد. اما این شکارچی بیخبر از راز هولناکی است که این خانواده به هر قیمتی آن را پنهان نگه داشتهاند.
در جهانی دگرگون، جایی که قلبها از اشیاء پدید میآیند و پنهان کردن احساسات، نشانهای از خودآگاهی است، زنی تنها، قلب خود را از سینه میکند و به معشوقش تقدیم میکند، اما دریغ که او با قلب ربوده شده، ناپدید میشود.
در این فیلم، شاهد ماجرای یک جراح زن هستیم که باید در شرایطی خاص، عمل جراحی روی یک فضانورد را انجام دهد. وضعیت جسمانی این فضانورد به گونهای است که امکان بازگشت فوری او به زمین وجود ندارد و جراح باید تمام تلاش خود را برای نجات جان او به کار ببندد.
کشتی "بلبل" خانهی گروهی از ماهیگیران است. دو جوان به آنها ملحق میشوند، اما سفری که تصور میکردند، با سختیهای زیادی همراه است. طوفان تنها خطر پیش روی آنها نیست.
لیزا با تاکسی به خانه برمیگردد، راننده، ساشا، با تجربه و کاربلد است و به خواستههای هر مسافری، حتی سختگیرترینها، احترام میگذارد. در پیچ و خمهای تاریک شهر، خطرات پنهان زیادی وجود دارد و شاید بزرگترین خطر، کسی نباشد که فکرش را میکنید.
ژانا که 20 سال از پدرش جدا بوده، پس از خبر مرگ او به شهر زادگاهش بازمیگردد. او قصد دارد پس از مراسم تشییع جنازه به مسکو بازگردد، اما پدرش به طور معجزه آسایی زنده میشود و از او میخواهد که آخرین روز باقیمانده را با هم بگذرانند.
زوجی که در آرزوی بازنشستگی آرام هستند، کافهای را افتتاح میکنند، اما با تجربیات غیرمنتظرهای روبرو میشوند. این فیلم، داستان ماجراجوییهای این زوج و کافهشان را روایت میکند.
سینان، معلمی دلسوز و طرفدار تیم فوتبال فنرباغچه، از استانبول به شهر ترابزون منتقل میشود. او که در ابتدا از ابراز علاقه خود به فنرباغچه در میان هواداران ترابوزاناسپور بیم دارد، با چالشها و اتفاقات مختلفی روبرو میشود.
وقتی لیو به لندن نقل مکان می کند، با گروهی مرموز از پسران آشنا می شود که او را به دنیایی رویایی می کشانند. او و گروه رؤیایی سرگردانش مراسمی را برای تحقق بزرگترین رویای خود برگزار می کنند، اما این کار نیاز به یک فداکاری بزرگ و مهم دارد...
در چین باستان، اژدهایان زمانی دوستان انسان ها بودند، اما طمع ما به اتحاد آنها پایان داد و این موجودات جادویی شکار شدند. سالها بعد، در قلعهای دورافتاده، یک بردهی جوان به نام پینگ، دوستی غیرمحتمل برقرار میکند...
این فیلم، روایتگر داستانی از زنان فداکار و وفاداری است که در دل خانوادهای قدرتمند از مافیای نیویورک در اواخر قرن بیستم زندگی میکنند و به تصویر کشیدن نقشآفرینی آنها در دنیای پر رمز و راز مافیا میپردازد.
رودگر، پسری که تنها در ذهن آماندا وجود دارد، همبازی او در ماجراجوییهای خیالی و پرهیجانش است. هنگامی که رودگر به تنهایی به شهر خیالیها، محل زندگی و کار شخصیتهای خیالی فراموششده، قدم میگذارد، با خطری مرموز روبرو میشود.
داستان در قرن بیست و سوم در مریخ رخ میدهد و به دنبالگیری یک پرونده قتل توسط زوجی متشکل از کارآگاه خصوصی آلین روبی و همراه رباتیک او، کارلوس ریورا میپردازد.
کاترین پار، همسر ششم پادشاه هنری هشتم، در غیاب پادشاه که در جنگ خارجی به سر میبرد، به عنوان نایب السلطنه انتخاب میشود. پادشاه با بازگشت به کشور، به شدت بیمار و دچار توهم میشود و کاترین برای حفظ جان خود در برابر او به مبارزه میپردازد.
فیلم اکشن و رویایی "پسر" داستان "پسر" را دنبال میکند، فردی ناشنوا با تخیلاتی پر جنب و جوش. پس از به قتل رسیدن خانوادهاش، او توسط یک شمن مرموز آموزش میبیند تا تخیلات کودکانهاش را سرکوب کند و به ابزاری برای مرگ تبدیل شود.